CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

اعتماد به نهادهای اجتماعی و مقوله کارآفرینی کارکنان دانشگاه پیام نور شیراز

عنوان مقاله: اعتماد به نهادهای اجتماعی و مقوله کارآفرینی کارکنان دانشگاه پیام نور شیراز
شناسه ملی مقاله: MIEAC01_480
منتشر شده در اولین کنفرانس سالانه مدیریت، نوآوری و کارآفرینی در سال 1389
مشخصات نویسندگان مقاله:

طیبه محمدی نیا - کارشناس ارشد جمعیت وتوسعه هیات علمی پیام نور آباده
سمیه نگهداری - کارشناس ارشد علوم تربیتی هیات علمی پیام نور اقلید
مهناز عابدی - کارشناس ارشد علوم اجتماعی دبیر آموزش و پرورش شیراز

خلاصه مقاله:
به دنبال گسترش جهانی شدن، عصر حاضر با دو تغییر روبروست. گذار از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و گذار از اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی و این به علت سه تحول عمده اینترنت، تحول دیجیتالی و تحول کارآفرینی می باشد. بکارد و تولوز بر این باور هستند که دانش کارآفرینی را می توان در قالب سه دسته کلی گروهبندی کرد: گرایش و آگاهی، ایجاد کسب و کارهای مخاطره آمیز جدید و مدیریت کسب وکارهای مخاطره آمیز(بقا و رشد کسب و کار). جامیسون سه چارچوب کلی برای سازماندهی برنامه های آموزش کارآفرینی ارائه می دهد. او بین آموزش درباره کسب و کارها، آموزش برای کسب وکارها و آموزش در کسب و کارها، تمایز قائل می شود. ابراهیم و سوفانی بر اساس مطالعات خود چهارچوبی مفهومی برای آموزش کارآفرینی ارائه کرده اند که بر اساس این چهارچوب مفهومی، یکی از عوامل تاثیرگذار در مهارتهای مدیریتی که منجر به پیدایش کارآفرینان موفق می شود، نهادهای دولتی است. از نظر رزستین و استول، اعتماد تعمیم یافته بیانگرآمادگی بالقوه شهروندان جهت همکاری و مشارکت با هم و انجام فعالیتهای مدنی است. نگرش های مربوط به اعتماد تعمیم یافته، فراتر از مرزهای تعامل رودررو می روند و افرادی را که با هم آشنا نیستند، یکپارچه می سازند. همچنین این نگرشها فراتر از محدوده های خویشاوندی، دوستی و آشنایی، گسترش می یابند از این رو، آنها بین اعتماد تعمیم یافته و اعتماد خصوصی که حاصل تجربه های مشترک و تعامل مکرر با افراد خانواده، اجتماع یا سایر انجمنهای داوطلبانه است، تمایز قایل می شوند. اهمیت اعتماد تعمیم یافته به خاطر آن است که عدم قطعیت نسبت به آینده و نیاز به پیش بینی مداوم، احتمال رفتار فرصت طلبانه در بین کنشگران را کاهش می دهد و تمایل افراد به خطرپذیری جهت مبادله اجتماعی کارآمد و فرآور را افزایش می دهد. همچنین کارکرد سازمانها و تعاملها را با حذف اصطکاک و به حداقل رساندن نیاز به ساختارهای دیوان سالار تحمیلگر، بهبود می بخشد. در قلمرو اجتماعی، این نوع اعتماد موجب پرورش تسامح و پذیرفتن بهتر دیگران می گردد. اعتماد انتزاعی(به افراد عام یا نظامها)متضمن آگاهی کمتری از مخاطره و شناخت کمتری از فردی است که مورد اعتماد قرار می گیرد. بنابراین در حالی که کنشگران می توانند واجد استدلالهای خاصی (براساس اطلاعاتی که از گذشته دارند و نیز انگیزه ها و توانایی طرف مقابل) باشند، نیز می توانند عقایدی در مورد دیگری تعمیم یافته داشته باشند. پاکستون از این مورد اخیر برای سنجش اعتماد استفاده می کند، به این معنا که چه قدر دیگران به طور عام قابل اعتمادند. روابط بین افراد دوگونه است: روابط رسمی و روابط غیررسمی. روابط می تواند شکل های مختلفی داشته باشد: رابطه دوستی، مبادله منابع، قرابت مکانی(همسایه ها و هم اداره ای ها) و خویشاوندی. اما در بنیادی ترین سطح، اعتقاد بر آن است که دوستی های غیررسمی، از طریق افزایش ارتباطات، اطلاعات و حمایت اجتماعی، می تواند موجد سرمایه اجتماعی باشد. افراد می توانند از طریق عضویت رسمی در انجمنهای داوطلبانه به هم مرتبط شوند. انجمنهای داوطلبانه برای این که در طول زمان باقی بمانند نیاز به عضوگیری دارند. همین ویژگی موجب تمایز انجمنهای رسمی شده که ورای عضویت افراد خاص، بقا می یابند. به علاوه در شبکه های رسمی، افراد، افزون بر منافع حاصل از پیوندهای خود با سایر اعضا، از منافع دیگری که در سطح گروه است نیز بهره مند می شوند. تراکم دسترسی به پیوندهای مختلف مانند تعهدات و دوستیها، می تواند ساختار کلی شبکه های افراد و پیوندهای آنان با گروهها را نشان دهد. این پیوندهاست که نشانه سرمایه اجتماعی مثبت برای اجتماع به عنوان یک کل است. برای سنجش این پیوندهای متقاطع، بهترین گزینه این است که عضویت های چندگانه فرد را در گروههای مختلف بسنجیم. در این مقاله که یک کار پیمایشی است، میزان اعتماد به نهادهای اجتماعی کارکنان دانشگاه پیام نور شیراز با عضویت آنان در گروههای رسمی و غیررسمی در قالب انجام فعالیت های کارآفرینانه مد نظر قرار گرفته است. گویه ها شامل نهادهایی می شود که واجد اهمیت بیشتری هستند؛ بیشتر افراد در زندگی خود سروکارشان به آنها می افتد؛ و یا تاثیر به سزایی در شوونات مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی، حقوقی و اقتصادی مردم دارند. این نهادها عبارتند از: مدارس، نیروی انتظامی، دادگاهها، اداره آب، اداره مخابرات، دانشگاهها، بیمارستاها، اداره پست، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری، تلویزیون و رادیو، استانداری و فرمانداری، بانکها، شورای شهر، دولت، شهرداری، روزنامه ها، شورای نگهبان، پلیس راهنمایی و رانندگی و کلانتری. همچنین گروههای رسمی و غیررسمی شامل انجمنهای ورزشی، علمی، صنفی، اسلامی، هنری- ادبی، مذهبی و تعاونیها می باشد.

کلمات کلیدی:
اعتماد، اعتماد نهادی، عضویت در انجمنهای رسمی و غیررسمی، کارآفرینی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/108514/