نسرین نجفیان - دانشجوی کارشناسی ارشد تصویرسازی دانشگاه هنر اصفهان

این مقاله به تحلیل پیوند میان روانشناسی، ادبیات و هنر در بازی دث استرندینگ می پردازد و قصد دارد به چرایی و چگونگی به کارگیری طراح بازی از ادبیات و روانشناسی در طراحی یکی از شخصیت های بازی به نام ادراک بپردازد. ادراک، موجودی خیالی برگرفته از داستانی نوشته فرانتکس کافکا تحت عنوان (نگرانی های پدر خانواده) و همچنین نام یمی از نظریه های مهم زیگموند فروید است. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای و سپس اینترنتی به جست و جوی جایگاه این شخصیت خیالی در شاخه های مختلف ادبی، روان شناختی، هنری و تعریف ویژگی های آن پرداخته است. با مقایسه ی ویژگی های ادراک داستان فرانتس کافکا، نظریه فروید و بازی دث استرندینگ ارتباطات معنادار و جالبی به دست آمده است که حاکی از شباهت میان این سه است. این شباهت هم از نظر ظاهری و هم از نظر محتوایی مشهود است.

ادرادک، دث استرندینگ، فرانتس کافکا، بازی های رایانه ای، زیگموند فروید