CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

پژوهشی در روانشناسی اجتماعی

عنوان مقاله: پژوهشی در روانشناسی اجتماعی
شناسه ملی مقاله: PSCONF09_366
منتشر شده در نهمین همایش علمی پژوهشی علوم تربیتی و روانشناسی، آسیب های اجتماعی و فرهنگی ایران در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:

الهام اسماعیلی - دکترای مدیریت آموزشی.مدرس دانشگاه پیام نور
سیما علیزاده - دکترای برنامه ریزی آموزش از دور.استادیار دانشگاه پیام نور
لادن رضاپورحصار - دانشجوی کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه پیام نور.
مژگان صادقی طاهری - دانشجوی کارشناسی ارشد.دانشگاه پیام نور
فرناز عبدالهی - دانشجوی کارشناسی رشتهمدیریت امورفرهنگی.دانشگاه علمی کاربردی دانشگاه امام حسین
فاطمه جعفری دستجردی - دانشجوی کارشناسی رشتهآموزش ابتدایی،دانشگاه فرهنگیان علامه طباطبایی ارومیه

خلاصه مقاله:
انسان موجودی اجتماعی است و به تعامل با دیگران نیاز دارد.وی هنگام معاشرت با دیگران اطلاعات بسیاری درباره آنان بدست می آورد.این اطلاعات باید به نحوی دسته بندی شوند و بخشی از آنها که فیدترند،وارد حافظه گردند.شناخت اجتماعی درصدد است که چگونه به اطلاعات اجتماعی توجه می کنیم،آنها را ذخیره می نماییم،انسجام می بخشیم و در نهایت،به یاد می آوریم.توجهی که اخیرا به شناخت اجتماعی مبذول می شود،مولود پیشرفت های خارجی از حوزه روانشناسی اجتماعی است.اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد،پژوهشگرانی که به مطالعهابعاد شناختی انسان می پرداختند،به پیشرفت های عظیمی نایل شدند.بسیاری از روانشناسان اجتماعی،تحت تاثیر این دستاوردها،در صدد برآمدند تا اصول،روشها و یافته های مطالعات شناخت شناسان را در رشته علمی خود به کار گیرند،در نتیجه،برخی از مفاهیم و اصول شناخت اجتماعی از رشته های علمی دیگر،بخصوص روانشناسی شناختی،وارد روانشناسی اجتماعی شد.روان شناسان اجتماعی با توجه به دیدگاه خاص خویش،به شناخت «خود» می پردازند و معمولا از دو جنبه مهم «خود» یعنی «خودپنداره» و «حرمت خود» بحث می کنند. ازتاریخچه روان شناسی اجتماعی که در مقاله پیش رو به آن پرداخته شده است؛بی شک این طور استنباط می شود که باید ریشهبعضی از جریان های فکری را در گذشته جستجو کرد و از مسائل گذشته و حال بهم می رسند.ولی هرگاه در تاریخ این جریان های فکری بیشتر تعمق می کنیم به این نکته برمی خوریم که با چه کندی و رنجی این کوششها و اشتغالات در مسیر جداگانه ای افتده است.فلسفهسیاسی و فلسفهاخلاقی و ازین بیشتر فلسفهاجتماعی و فلسفه شخصیت،سالیان دراز برای بارور شدن اندیشهروان شناسی اجتماعی زمینهمساعدی بودند.لکن براثر نظرگاه ها و مسائلی که مطرح میشد و هدف نظری طرح این مسائل و روش های تحقیقی که بکار می رفت این فکر بکندی از تاریکی و ابهام دانش کلی یعنی «انسان شناسی» به معنی قدیم آن بیرون آمد.یکی از اموری که مخل پیشرفت روان شناسی اجتماعی شده بود.کندی جریان به وجودآمدن علوم نزدیک به این علم مخصوصا روان شناسی و جامعه شناسی و قوم شناسی بود.در این مقاله سعی شده تا ارتباط روانشناسی اجتماعی را با سایر رشته های علمی نزدیک با بیان شباهت ها و تفاوت های بین آنها بیان شود.بیان تاریخچه علم جامعه شناسی نیز تا حدودی خواننده را در جریان این علم گسترده و کهن قرار می دهد و پیش زمینه ای را از مباحث بیان شده در این مقاله را در ذهن خواننده ایجاد می کند. افکار پیشروان روان شناسی اجتماعی هرچند امروز به نظر ما جاذب است،رابطه آنها با دانش کنونی که روان شناسی اجتماعی نام دارد،غیرمستقیم و حتی تصادفی است

کلمات کلیدی:
روانشناسی اجتماعی،جامعه شناسی،خودشناسی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1375918/