اسماعیل ملک اخلاق - دانشیارگروه مدیریت دانشکده ادبیات و علوم انسانی ،دانشگاه گیلان ،ایران
مینا خانزاده - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازاریابی ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه گیلان ، ایران
آرمان سلیمی - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازاریابی ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه گیلان ، ایران

سوددهی یکی از مهم ترین اهداف تمامی کسب و کار است که در دنیای رقابتی امروز به وسیله فعالیت های بازاریابی می توان میزان سوددهی کسب و کارها را افزایش دهد. یکی از شیوه های جدید بازاریابی، بازاریابی عصبی است که آن تلاش می شود تا بازاریاب خود را به جای مشتری قرارداده و از دریچه وی به مسائل نگاه کند. و انچه برای او جذاب است را در برنامه بازاریابی خود قرار دهد. از طرفی مفهوم در میان روانشناسی مصرف کننده عاملی است که با رسوخ در مغز مصرف کننده به تحقق این هدف کمک می کند. چرا که منجر به درک بهتر تمایلات مصرف کنندگان و عوامل ایجاد نگرش ها و رفتارهای خرید آنها می شود. با وجود اهمیت این موضوع، برداشت های مختلفی از کارکردها و ارتباطات متقابل در این میان وجود دارد که به نظر می رسد مشکل موجود ناشی از کاربرد چندگانه واژه روانشناسی مصرف کننده در رشته ها و حوزه های مختلف است. ما در این مقاله در جهت رفع این ابهام کوشیده ایم. روش پژوهش مرور پیشینه و بررسی متون و مقالات مرتبط بوده و یافته حاکی از آن این است که تعاریف متعددی درباره مفهوم روانشناسی مصرف کننده وجود دارد که همگی بر این مفهوم با استفاده از مفاهیم روانشناسی به حل مشکلات عملی بازاریابی کالاها و خدمات به مصرف کننذگان دلالت می کنند. در نهایت این مقاله تاکیدی بر اهمیت و کاربرد بی شمار روانشناسی مصرف کننده در اجرای بهتر گزاره های بازاریابی عصبی است. نتایج نشان دادند که ما در آغاز مسیری هستیم که به درک ماهیت پیچیده روانشناسی مصرف کننده و کاربرد آن در بازاریابی عصبی خواهد انجامید.

روانشناسی مصرف کننده ، بازاریابی عصبی ، رفتار مصرف کننده.