مهدی مهدی زاده رستم - گروه مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد لارستان، لارستان، ایران
اسماعیل یاعلی جهرمی - گروه مدیریت دولتی،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد لارستان،لارستان،ایران
محسن تیموری جهرمی - گروه مدیریت دولتی،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد لارستان،لارستان،ایران

در سازمانهای نوین، ضرروت توجه به فعالیت های سازمانی در چارچوب کدهای اخلاقی با رفتار رهبری اخلاقی آغاز می شود. رهبران سازمان برای آنکه بتوانند کارکنان خود را برای دستیابی به هدف مشترکی متقاعد سازند، باید بدون استثنا به اخلاقیات پذیرفته شده پایبند باشند و متعهد بودن خود را به اخلاقیات از طریق رفتار ملموس نشان دهند رهبری اخلاقی به صورت نمایش رفتار مناسب هنجاری از طریق اعمال فردی و ارتباطات بین فردی و ترویج چنین رفتاری به پیروان از طریق ارتباطات دوسویه، تقویت و تصمیم گیری تعریف شده است. علاوه بر این، رهبری اخلاقی با ایجاد ارزشها، آگاهی اخلاقی، اعطای اقتدار و مسئولیت به افراد، اتخاذ مدیریت مشارکتی و دموکراتیک و ایجاد جو سازمانی مناسب به منظور تحقق سلامت سازمانی، صداقت و قابل اعتماد بودن، عمل کردن به ارزشها و نگرشها در رفتارها، عملکردن به ارزشها در تصمیم گیری و رفتار عادلانه در هر موقعیتی را تشویق میکند. رفتار شهروندی سازمانی، مفهوم سازی متداول از عملکرد فرا نقشی است. که در حیطه وظایف رسمی کارکنان قرار نمیگیرد و به منظور یاری رساندن به همکاران و یا سازمان انجام میشود. این گونه رفتارها فراتر از عملکرد وظیفه ای و سطح مهارت فنی فرد قرار دارددر نگرش جدید نسبت به سازمان ها، فرهنگ سازمانی جایگاه ویژه ای دارد، درکنار توجه به سازمان به عنوان موجودیتی که دارای ساختار هدف گرا، مجموعه وظایف سیستم های اطلاعاتی، فرایند تصمیم گیری و یا گروه های عضو می باشد؛ فرهنگ سازمانی عدسی های متفاوتی را برای مطالعه فراهم می کند. فرهنگ را روح سازمان و انرژی اجتماعی تعریف کرده اند که می تواند سازمان را به جلو براند و یا از حرکت باز دارد و این توان بالقوه به خاطر تاثیری است که فرهنگ بر رفتار کارکنان دارد در این مقاله به بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی با شهروند سازمانی و فرهنگ سازمانی خواهیم پرداخت.

رهبری اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی و فرهنگ سازمانی