پریسا عقبائی - کارشناسی ارشد روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه

هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر کاهش رفتارهای پرخاشگری و قانون شکنی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان ابتدایی شهر تهران که در سال تحصیلی ۹۶ – ۹۵ مشغول به تحصیل می باشند را تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای تصادفی انجام شد، حجم نمونه پژوهش ۳۰ نفر (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه گواه) بود که ۹ جلسه آموزش فلسفه در گروه آزمایش انجام شد. پرسشنامه آخن باخ (کالیفرنیا) پیش و پس از پژوهش بر روی آزمودنی ها اجرا شد. تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. بر اساس تجزیه وتحلیل یافته ها در فرضیه اصلی پژوهش، چنین نتیجه گیری شد که آموزش فلسفه بر کاهش رفتارهای پرخاشگری در دانش آموزان اثر معنی داری دارد. همچنین بر اساس تجزیه وتحلیل یافته ها در فرضیه دوم پژوهش، چنین نتیجه گیری شد که آموزش فلسفه بر کاهش رفتارهای قانون شکنی در دانش آموزان اثر معنی داری دارد؛ بنابراین، می توان گفت که آموزش فلسفه می تواند در دانش آموزان مقطع ابتدایی برای کاهش رفتارهای مخرب موثر باشد.

پرخاشگری، فلسفه، قانون شکنی