CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی تبعات حقوقی بین المللی خروج نیرو های ناتو از افغانستان

عنوان مقاله: بررسی تبعات حقوقی بین المللی خروج نیرو های ناتو از افغانستان
شناسه ملی مقاله: CPCONF04_100
منتشر شده در چهارمین کنفرانس بین المللی توانمند سازی جامعه در حوزه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سال 1397
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمد گل عیسی زایی - دانشگاه آزاد اسلامی واحدامارات موضوع مقاله تبعات حقوقی بین المللی
عاطفه امینی نیا - عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ورامین
جمیل حسن پور - عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شهریار

خلاصه مقاله:
فلسفه وجودی ناتو، ایجاد کمربند امنیتی به دور دموکراسی های غربی و محاصره ابرقدرت کمونیسم و اقمارش در سراسر جهان بود. با فروپاشی شوروی و پیمان ورشو، فلسفه وجودی این سازمان زیر سوال رفت. اما در عمل، ناتو نه تنها از بین نرفت بلکه به حیات خود ادامه داد و حتی از بعد جغرافیایی، توسعه هم یافت. یکی از مهم ترین موارد گسترش حوزه عملیات ناتو، ماموریت در افغانستان بود. این حادثه، ناتو را از خلاء بی رقیب ماندن نجات داد و در واقع، از این تاریخ به بعد، خطر تروریسم جایگزین خطر شوروی برای ناتوشد. پس از این حادثه، ناتو به یک سازمان فرامنطقه ای بدل شد. از این تاریخ به بعد، ناتو نه تنها برای خود ماموریت های جهانی در نظر گرفت بلکه درصدد کسب مشروعیت های جهانی نیز برآمد و سعی کرد این مشروعیت را از ناحیه همکاری مستقیم با سازمان ملل متحد در پروژه مبارزه با تروریسم در افغانستان اخذ کند. ناتو، مبارزه با تروریسم و ناامنی در افغانستان را سرلوحه اقدامات خود در این کشور قرار داد. هدف از این ماموریت، ایجاد ثبات و امنیت نسبی در افغانستان بودو در آغاز، ماموریت ناتو شامل تامین امنیت در اطراف کابل بود لیکن در مدت کوتاهی، لزوم برقراری آرامش و ثبات نسبی در سراسر افغانستان، موجب شد دامنه فعالیت ها و اقدامات ناتو به همه جای افغانستان گسترش یابد. اما ناتو برای رسیدن به اهدافش در افغانستان، با چالش های عمده و عمیقی روبرو شد. بخشی از این چالش ها مربوط به ویژگی های ذاتی جامعه و کشور و سرزمین افغانستان و برخی دیگر ناشی از درون خود ناتو بودند. در نگاه کلان، ناتو در افغانستان، از همان بدو ورود به این کشور با چالش های اساسی روبرو شد. این سازمان، در اولین تجربه خروج از منطقه سنتی خود، مشکلات عدیده ای را پیش روی خود دید که تفوق بر آن ها تغییرات اساسی را در نظام و تشکیلات فرماندهی ناتو طلب می کرد. اگر قرار بود ناتو در تعریف وظایف خود، فضایای جدیدی را پیش بینی کند، لازم بود در جذب نیرو و ساختار تشکیلاتی خود نیز بازنگری اساسی داشته باشد. در این چارچوب، ناتو نمی توانست صرفا سازمان نظامی باقی بماند. برقراری امنیت نسبی درافغانستان صرفا بر پایه حضور درازمدت نیروهای نظامی خارجی و جلب اعتماد روسای قبایل و بسترسازی برای تقویت پلیس و ارتش ملی امکان پذیر بود. احتمالا تسلیح قبایل طرفدار ناتو برای مقابله آن ها با طالبان، در صورتی که به جنگ داخلی منجر نمی شد و یا پایه ریزی ارتش مقتدر از جمله راهکارهای نیل به موفقیت در افغانستان بودند که به سبب خروج ناتو از افغانستان، این موارد، ناتمام باقی ماند.

کلمات کلیدی:
ناتو، افغانستان، تروریسم، حقوق بین الملل، آمریکا

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/903935/