بررسی توصیفی پراگماتیسم و استفاده از آن در مدیریت آموزشی

شناخت مکاتب و فلسفه هایی تربیتی مختلف و آشنایی با اهداف تربیتی آن مکاتب، راهی است برای شناخت هرچه بیشتر و بشتربرای آگاهی از گونه های مختلف ازدیدهای مربوط به تعلیم و تربیت که این کار باعث می شود ما در شکل و ترسیم و طراحی خطمشی و سیستم های آموزشی و همچنین اداره و مدیریت این سیستم ها و محیط های آموزشی بتوانیم راه درست را انتخاب کنیم تابتوانیم فاصله میان اهداف مطلوب و اهداف به دست آمده را کم کنیم و به بهترین وجه ممکن جامعه ای بالغ،تحصیلکرده و باشهروندانی منتقد و سالم از نظر جسمی و روحی بار بیاوریم.مکتب و فلسفه های زیادی راجع به تعلیم و تربیت بحث کرده اند.ازجمله ایده آلیسم، رئالیسم، پراگماتیسم، اومانیسم و ....تا کامل ترین آنها (اسلام) که همه ابعاد مکاتب و فلسفه های دیگر را دارا می باشد.در این مقاله قصد ما معرفی مکتب پراگماتیسم و موارد آموزشی و پرورشی آن است و در آخر به تعریف مدیریت آموزشی که از فلسفهپراگمایی و اصول آن تبعیت می کند می پردازیم تا متوجه شویم دید این مکتب چیست و یک مدیر آموزشی که تجربه و عملگراییرا در راس اداره و سرپرستی کار خود اعمال می کند چگونه باید مدیریت پراگمایی را اجرا کند تا موفق باشد و با توجه به اهدافتعلیم و تربیت پراگماتیسمی و با همکاری با معلمان و محور قرار دادن دانش آموزان به آن اهداف که مطلوب پراگماتیسم از نظرتربیتی است برسد.

کلیدواژه ها:

فلسفه پراگماتیسم ، مدیریت ، مدیریت آموزشی ، مدارس