تعیین الگو های مشترک اجتناب در میان 5 زن محروم از طریق واکاوی موضوع در مصاحبه عمیق بدون ساختار: مطالعه موردی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 318

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CPEL03_123

تاریخ نمایه سازی: 24 خرداد 1399

چکیده مقاله:

محرومیت پدیده ای چند بعدی و اشاره به ابعاد سیاسی، جغرافیایی، اعتقادی، روان شناختی و ... مختلفی دارد که برای تغییر وضعیت محرومان باید به مجموعه این شرایط توجه شود. لذا با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش با هدف ارایه الگو های مشترک اجتناب در میان 5 زن محروم از طریق واکاوی موضوع در مصاحبه عمیق بدون ساختار در قالب یک مطالعه موردی و به صورت کیفی انجام گرفته است.این پژوهش مطالعه موردی از طریق برگزاری مصاحبه عمیق یا مصاحبه بدون ساختار انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق نیز شامل زنان بزرگسال سن 23 تا 50 سال در مناطق محروم شهر شیراز بوددر بازه زمانی پاییز 97 تا پایان اردیبهشت 98 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند و پس از کسب رضایت از نمونه ها انجام شد. نمونه ها از مراجعان دو سال گذشته به مراکز جامع سلامت در دو منطقه پر تجمع محروم شیراز سعدی و سهل آباد و همچنین سازمان های مردم نهاد خیریه فعال در این دو منطقه محروم انتخاب شدند. مصاحبه اولیه ابتدا با 10 نفر انجام و سپس از میان این 10 نفر 5 نفر به عنوان گروه مورد بررسی انتخاب شدند . مصاحبه نیز به شیوه مصاحبه عمیق هم با کمک پرسش های باز و هم با کمک پرسشهای هدایت شونده، صورت پذیرفت. تعداد جلسات مصاحبه با هر یک از موارد، بین 5 تا 10 جلسه و تا زمانی که داده جدیدی یافت نمی شد ادامه می یافت. مدت زمان هر جلسه مصاحبه 75 دقیقه بود. تمام جلسه های مصاحبه پس از کسب رضایت مصاحبه شوندگان، ضبط گردید. اطلاعات ضبط شده نیز پیاده سازی گردید. الگو هایی از مفهوم اجتناب تجربه ای بر اساس منابع پژوهشی انتخاب گرید. متون پیاده شده، با این الگو ها کد گذاری شد و به نرم افزار آماری طراحی شده توسط پژوهشگر داده شد. یافته ها نشان داد، الگوهای مشترکی از اجتناب در میان 5 زن مورد پژوهش قرار گرفته دیده می شود. الگوهای اجتناب و تبدیل فکر/ احساس به درد عصبی و اجتناب از فشار عصبی بیشترین فراوانی را در میان الگو های اجتناب روان شناختی داشتند. موارد مورد مطالعه در این پژوهش همگی برای تغییر شرایط خود به عنوان یک محروم نیازمند تغییر در الگو های مشترکی از آسیب روان شناختی که آنها وجود داشت، بودند. این پژوهش لزوم توجه به وجوه روان شناختی مساله فقر در مبارزه با آن را پر رنگ و آشکار می کند و کنشگران اجتماعی در حوزه محرومان را به ایجاد تغییر در وضعیت روان شناختی محرومان به عنوان دریچه های برای خروج افراد از محرومیت دعوت میکند.

کلیدواژه ها:

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدACT ، فقر ، انعطاف پذیری روان شناختی ، پذیرش ، اجتناب تجربه ای

نویسندگان

سیدمحمد زاهدعلوی

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روانشناسی ،دانشگاه پیام نور مرکز بوشهر، بوشهر، ایران

سوسن آقاجان بگلو

استادیار، دانشگاه پیام نور مرکز بوشهر، بوشهر، ایران

محمدرضا بحرانی

استادیار، دانشگاه پیام نور مرکز بوشهر، بوشهر، ایران