مسئله اجتماعی از منظر پارادایم مدرن و پستمدرن (با تأکید بر اندیشههای مارکس، دورکیم، وبر، و دریدا)
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 604
فایل این مقاله در 36 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_FARH-8-3_002
تاریخ نمایه سازی: 14 دی 1399
چکیده مقاله:
هدف پژوهش حاضر، بررسی «مسئله اجتماعی» از منظر دو پارادایم مدرن و پستمدرن است. سیر اندیشۀ اجتماعی در اروپا، پس از رنسانس شاهد ظهور دو منظومۀ فکری جداگانه بوده است که در قالب دو جریان «مدرن» و «پستمدرن» قابلتفکیک است. هریک از این رویکردها، براساس بنیادهای معرفتشناختی خود، مسئله اجتماعی را به شیوۀ خاص تعریف و معنا میکنند؛ بهگونهای که در هریک از رویکردهای نظری مدرن و پستمدرن، مسئله اجتماعی، وجه تعریفی و چارچوب تبیینی متفاوتی مییابد. درهمینراستا، با اتکا به «روش تحلیل محتوای کیفی»، اندیشههای اجتماعی کارل مارکس، امیل دورکیم، و ماکس وبر، بهعنوان اندیشمندان کلاسیک و مدرن جامعهشناسی و ژاک دریدا، بهعنوان مهمترین چهرۀ پساساختاگرایی، در مورد مفهوم مسئلۀ اجتماعی واکاوی شده است. نتایج تحلیل نشان میدهد، از منظر اندیشه اجتماعی مدرن، مسئله اجتماعی، وجودی عینی داشته و میتوان آن را از طریق علمِ جامعهشناسی، تبیین و پیشبینی کرد؛ درحالیکه بهنظر دریدا، مسئلۀ اجتماعی، برساختهای اجتماعی است که منبع تولید آن، قدرت است و هیچ معیار صدق و کذبی برای شناخت آن وجود ندارد. اندیشمندان مدرن در این مورد، درصدد «مسئلهشناسی» و تعیین سازوکار شناخت مسئله اجتماعی، و در نقطه مقابل، اندیشمندان پساساختارگرا، قائل به «مسئلهسازی» هستند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حمید پارسانیا
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تهران، ایران
نوراله نورانی
دانشجوی دکترای بررسی مسائل اجتماعی ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :