اعتبار تطابق چینه ای دوردست برای توالی های کرتاسه بر پایه ی فرامینیفرای پلانکتون: ضرورت به کارگیری چینه نگاری ایزوتوپ کربن

برای تطابق و سن سنجی چینه های دریایی کرتاسه، گروه های سنگواره ای گونااگونی مانند، آمونیت ها، نانوفسیل های آهکی، و فرامینیفرایپلانکتون مورد استفاده قرار می گیرند که گروه آخر از اهمیت و کاربرد گسترده تری برخوردار است. فرامینیفرای پلانکتون را می توان به صورتایزوله یا در برش های نازک (مقاطع) میکروسکوپی سنگ، مطالعه کرد. از سوی دیگر، چینه نگاری ایزوتوپ کربن نیز به عنوان ابزاری قدرتمندبرای تطابق و سن سنجی چینه های دریایی شناخه می شود. این ابزار، به ویژه در رسوبات مرتبط با رویدادهای دریایی برجسته ی جهانی مانندرویدادهای بی اکسیژنی اقیانوسی (OAEs)، کاربرد دقیق تر و گستردهای دارد. رویدادهای بی اکسیژنی اقیانوسی، خطوط زمانی دقیقی را برایتطابق چینه ها در مقیاس جهانی فراهم می کنند که به ریخت تغییرات مثب /منفی آشکار و ناگهانی در نمودار ایزوتوپ کربن دیده می شوند.تطابق چینه ای دوردست (long-distance correlation) فرامینیفرای پلانکتون بین خاورمیانه (ایران) و اروپای باختری، نشانگر ناهمخوانیقابل توجهی در سن های به دست آمده می باشد. برش های چینه ای مختلف، بر پایه ی چکادهای افزایشی (پیک مثب) ایزوتوپ کربن مربوط بهرویدادهای بی اکسیژنی اقیانوسی با هم تطابق داده شدند. سنگواره های شاخص مرز سنومانین- تورونین در این تطابق ها، همزمان (synchronous) هستند، در حالی که سنگواره های شاخص مرز آلبین- سنومانین، ناهمزمان (diachronous) هستند. به نظر می رسدناهمزمانی این سنگواره ها به پراکنش آن ها در عرض جغرافیایی مرتبط باشد، زیرا در عرضه ای جغرافیایی مختلف، شرایط دمایی گوناگونیوجود دارد. این موضوع اثر چشمگیری بر پیش نیازهای سیزیولوژیکی و اولویت های تغذیه ای فرامینیفرای پلانکتون دارد. این بدان معناست که درتطابق های پیش رو، وابستگی فرامینیفرای پلانکتون به عرض جغرافیایی باید در نظر گرفته شود. از این رو، انجام یک تطابق چینه ای کارآمد وسن سنجی دقیق بر پایه ی فرامینیفرای پلانکتون، بی شک، به ترکیب نتایج این سنگواره ها با چینه نگاری ایزوتوپ کربن وابسته است.

کلیدواژه ها:

سرامینیفرای پلانکتون ، خاورمیانه ، باختر اروپا ، OAE ها ، چینه نگاری ایزوتوپ کربن