بررسی تطبیقی روان‌شناسی وحدت‌مدار و روان‌شناسی وجودی: تقابل دو رویکرد معناگرای فطری‌نگر و پدیدارگرا

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 257

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JCUP-2-1_001

تاریخ نمایه سازی: 27 بهمن 1399

چکیده مقاله:

روان‌شناسی وجودی بر اساس فلسفۀ پدیدارشناختی است که باور دارد جهان با تمام مخلوقاتش هیچ‌گونه توجیه و معنایی ندارد و پوچ است. آنچه انسان را در میان مخلوقات ممتاز می‌کند، آزادی و توانایی او در انتخاب است. مفروضات روان­شناختی در این رویکرد آزادی، تنهایی، اضطراب مرگ، و اصالت انسانی است. روان­شناسی وحدت‌مدار ماهیت انسان را برآمده از هستی غایت‌مداری می‌داند که در خود معنا و هدف وحدانی دارد و مفروضات روان­شناختی خود را بر مبنای فطرت وحدت‌مدار و انگیزش عشق و دلبستگی و جاودانگی انسان قرار داده ‌است. در این رویکرد هستی بیهوده و پوچ نیست، ذاتاً معنا دارد و هر شخص با ماهیت منحصربه­فرد فطری خود خالق اصلی داستان و معنای زندگی‌اش است. هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش بود که ماهیت هستی‌شناختی وجود انسان، شناخت او، انگیزش، هدف، و فرایند تحلیل ‌در رویکرد بومی روان­شناسی وحدت‌مدار چگونه است و این رویکرد چه تمایزهای مفهومی­ای در این شاخص‌ها با رویکرد وجودی دارد. یافته‌های پژوهش توضیح می‌دهد روان­شناسی وحدت‌مدار انسان را پرتاب­شده در هستی نمی‌بیند و ماهیت و انگیزه‌های روانی انسانی را برآمده از عشق، اتصال، و دلبستگی به عالم وحدت می‌داند که به زندگی معنا و هدفی وحدانی می‌دهد. مداخلات روان‌شناختیِ رویکرد پدیدارگرا توفیق و توجیه چندانی در جوامع فطرت‌گرا و دین‌باور ندارد.

نویسندگان

محدثه جهانشاهی

دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات تهران

خدابخش احمدی

مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله(عج)