ژیلسون و رویکرد میانرشتهای به تاریخ فلسفه

سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 197

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_OCCIDE-2-2_005

تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

«تاریخنگاری فلسفه» مطالعاتی است مابین فلسفه و تاریخ. مورخان فلسفه ناگزیر از اتخاذ رویکردی میانرشتهای هستند؛ اتین ژیلسون، فیلسوف و مورخ نوتومیست معاصر، سهم چشمگیری در بسط و تعمیق تاریخنگاری فلسفه دینی بهویژه فلسفه مسیحی داشته است. مهمترین اثر او در این باب تاریخ فلسفه مسیحی در قرون وسطی است. اهمیت ژیلسون بهویژه از آن جهت است که آثار او از منابع مهم غربشناسی فلسفی ایرانیان در کنار تاریخ فلسفههایی چون ویل دورانت، فروغی (سیر حکمت)، راسل و کاپلستون بوده است و شاکله فهم ایرانیان از فلسفههای غربی را شکل داده است. وی در آثار متفاوت خود به مباحثی پیرامون مبانی روششناختی روایت تاریخی از فلسفه پرداخته و کوشیده است تا با رویکرد فلسفی به تاریخ فلسفه و درنظرداشتن همزمان سه مولفه محوری فلسفه، دین، و تاریخ پیشگام نوعی مطالعات میانرشتهای باشد. ژیلسون گرچه مدعی عینیت و بیطرفی در بازسازی تاریخ فلسفه است، اما چنانکه نشان خواهیم داد نتوانسته است در تاریخنگاری فلسفه، ذهن خود را از بند مفروضات تومیستی (فلسفه توماس آکوئیناس) و مفروضات تاریخنگاری اروپامحور، که اوج آن فلسفه هگل است، رها کند.

نویسندگان