مبانی روشنگری در اندیشه روسو

سال انتشار: 1387
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 211

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WPH-4-16_002

تاریخ نمایه سازی: 13 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

تفسیرهای متعدد و گاه متناقضی از اندیشههای روسو وجود دارد، برخی او را در زمره روشنگران قرار میدهند و برخی دیگر منتقد روشنگری. روسو فرزند عصر روشنگری بود و بیشک مهمترین عناصر تفکر این دوره در اندیشه او نمایان است. با وجود این، وی به مخالفت با برخی از مشخصههای روشنگری برخاست. او در عصری که خرد به عنوان تنها راهنمای انسان مطرح بود، به مبارزه با خردگرایی پرداخت. دغدغه اصلی وی انسان است، اما انسانی که آزاد است و این آزادی از داراییهای او محسوب میشود. روسو بزرگترین خطر را در فرهنگ عقلی روشنگری، که به منزله اوج انسانیت پذیرفته شده بود، میدید. از این جهت او درمقابل متفکران خردگرای عصر روشنگری قرار میگیرد. در نظر وی، محتوای این فرهنگ، سرچشمههای آغازین و وضع کنونی آن، همگی بیتردید گواه این هستند که این فرهنگ، صرفا بر شهوت قدرت و جاهطلبی بنا شده و فاقد هرگونه انگیزه اخلاقی است. از این رو، روسو از اعتقاد ایشان مبنی بر اینکه پیشرفت علم و هنر سبب اصلاح و تعالی بشر میشود، انتقاد میکند. روسو، برای رهایی از این تباهی، به مهمترین بخش نظریهاش که شرح وضع طبیعی و چگونگی انتقال از وضع طبیعی به جامعه مدنی است، میپردازد و تنها راه رستگاری انسان را پاکدلی و پیروی از احساسات والا می-داند. در پژوهش حاضر به بررسی مبانی روشنگری در اندیشه روسو میپردازیم و آنچه را که موجب همانندی اندیشه وی با دیدگاه روشنگران یا سبب مخالفتش با آرای ایشان شده است، بررسی میکنیم.

نویسندگان

علی کرباسی زاده

هیئت علمی دانشگاه اصفهان

فاطمه سلیمانی دهنوی

دانشجوی دانشگاه اصفهان