بررسی نقشه تعدیلگری جبهه گیری مدیریت بر رابطه بین قدرت بازار و ساختار سرمایه

قدرت بازار شرکت ها متاثر از عوامل بسیاری است و یکی از این عوامل، نحوه تامین منابع مالی مورد نیاز برای رقابت در بازار می باشد. اما جبهه گیری مدیریت نیز می تواند رابطه این دو عامل را تحت تاثیر قرار دهد. جبهه گیری مدیریت با موضوع تقاضا برای برای تامین اعتبار از طریق بدهی روبروست. جایی که مدیران با توجه به منافع شخصی خود اهرم مالی کمتر را ترجیح دهند. چرا که ریسک شرکت را در جهت حفاظت از منافع خود، کاهش می دهند لذا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری جبهه گیری مدیریت بر رابطه بین قدرت بازار و ساختار سرمایه می باشد. از جهت روش استنتاجف این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ۱۳۹۰-۱۳۹۶ می باشد. با استفاده از روش حذفی سیستماتیک ۱۳۸ شرکت (۹۶۶ سال شرکت) به عنوان نمونه اماری انتخاب گردید. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها و ارقام با برنامه ایویوز تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد بین قدرت بازار و ساختار سرمایه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد همچنین جبهه گیری مدیریت بر ارتباط بین قدرت بازار محصول و ساختار سرمایه تاثیر معکوس و معناداری دارد. مدیران با نوعی خودآگاهی در راستای منافع شخصی خود گام برداشته که باعث جبهه گیری مدیریت می شود. البته سهامداران نیز با اعمال سازوکارهای کنترلی می توانند مقررات انضباطی برای مدیران تعیین نمایند تا ضمن افزایش در رقابت در بازار، رفاه سهامداران افزایش یابد و جبهه گیری مدیریت را به حداقل برسانند.

کلیدواژه ها:

جبهه گیری مدیریت ، قدرت بازار محصول ، ساختار سرمایه