جایگاه قدرت سیاسی در تحول اجتماعی در نظریه علامه اقبال لاهوری

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 132

فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JALR-10-35_007

تاریخ نمایه سازی: 6 مهر 1400

چکیده مقاله:

در نظریه های دولت می توان دو نگاه کلی را در خصوص تحول اجتماعی از یکدیگر باز شناخت. در نگاه اول می توان از تحول در راس هرم قدرت سیاسی و یا به اصطلاح اصلاحات از بالا سخن گفت و در نگاه دیگر می توان از تحول در بطن توده های مردم تا راس حاکمیت اشاره کرد.یا به عبارتی بهتر حرکت اصلاحات از پایین به بالا  می باشد. در مقالهی حاضر با بررسی جایگاه انسان در اندیشه ی اقبال به این سوال پاسخ داده شده است که انسان مورد نظر اقبال در کدام حکومت امکان زیست انسانی خواهد یافت، در واقع از آن جا که اقبال لاهوری شرط اساسی انسان بودن را در آزادی انتخاب وی می بیند، انسان مورد نظر وی در حکومت های استبدادی امکان رشد و تحول نخواهد داشت. هم چنین اقبال حکومت را ملزم به اجرای احکام دین نمی داند و تنها آن چه از نظر وی اهمیت دارد تطابق روش های اجرایی با ارزش های دینی است این ارزش های دینی در واقع ارزش های عام بشری می باشد که در همه ی مکان ها و زمان ها قابلیت تحقق را دارند . اقبال در قرآن و احادیث بر ارزش ها تکیه دارد و اجماع را فرایندی جهت تطبیق روش ها با ارزش ها می داند. اقبال تحول اجتماعی را حاصل رابطه ی متقابل مردم و حکومت بر یکدیگر می داند اما در این میان تاکید وی بر تحول انسانی می باشد.

نویسندگان

محمود وزیری

کارشناس ارشد حقوق عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکر

محمد محمدی گرگانی

استاد یار دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • منابع۱. اقبال لاهوری، محمد، بازسازی اندیشه دینی در اسلام، ترجمهی ...
  • نمایش کامل مراجع