اخلاق باور کلیفورد و دلیل گرایی افراطی حداکثری
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 309
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IHCS-17-5_004
تاریخ نمایه سازی: 16 آذر 1400
چکیده مقاله:
رویکرد معرفت شناسی وظیفه گروانه واکنشی دربرابر رویکرد مبناگرایی بود که از قول به وجود باورهای پایه یا خودموجه دفاع می کرد. دکارت با شک ورزی در هر نوع معرفتی بنیان های نخستین چنین رویکردی را فراهم ساخت. جان لاک و دبلیو. کی. کلیفورد با دو منظر متفاوت آن را بسط دادند. لاک در دو اثر معقولیت مسیحیت و فاهمه بشری و کلیفورد در اخلاق باور کوشیدند، ضمن نقد و طعن بر مبناگرایی و تاکید بر وجود دلیل برای هر باوری، رویکرد دلیل گرایی حداکثری را شکل دهند. این دیدگاه بنیان جدیدی را برای پذیرش باور طرح کرد که هم بر دلیل ورزی تاکید داشت و هم بر وجه اخلاقی قبول باور پای می فشرد. کلیفورد در رساله اخلاق باور با بیان دو داستان خاص، ضمن نقد و جرح معرفت شناسی رایج، می کوشد تا عیان سازد نتایج اخلاقی باور معرفتی از اهمیت بیش تری از توجیه صرف برخوردار است. عمده ترین نقطه اتکای وی در این مسیر پیوند میان اخلاق و معرفت شناسی است. او در رساله اش متعرض درستی و نادرستی باور دینی مسلمانان شد و پس از لاک به طور خاص به نظریه مرجعیت پرداخت. روش کلیفورد در تاکید بر صرف دلیل، آن هم حداکثری افراطی، و رد وضعیت خاص ایمان با چالش های بسیاری روبه رو خواهد بود.
کلیدواژه ها:
کلیفورد ، اخلاق باور ، دلیل گرایی ، حداکثری افراطی ، حقوق معرفتی ، معرفت شناسی ، مسئولیت ، وظیفه گروی
نویسندگان
قاسم پورحسن
دانشیار و عضو هیئت علمی فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
افسانه پندجو
کارشناس ارشد فلسفه و کلام دانشگاه علامه طباطبایی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :