تبیین نقش تضاد و اعتماد بر همکاری نوآورانه در بازاریابی B۲B

در طول سالیان گذشته، اهمیت بازاریابی افزایش یافته است و در بیشتر زمینه های کسب وکار به عنوان یک عامل اساسی برای کسب مزیت رقابتیپایدار است. با توجه به گسترش اهمیت بازاریابی، لازم است که مفهوم بازاریابی به طور گستردهتری مورد بررسی قرار گیرد. هدف این تحقیق بررسی نقشتضاد و اعتماد بر همکاری نوآورانه با توجه به متغیر مداخله گر جهت گیری بازار در بازاریابی B۲B (مطالعه موردی: کار شنا سان شرکت داده ورزی فرادیسالبرز) ا ست. روش پژوهش بر ا ساس نحوه گردآوری داده ها، از نوع تو صیفی- پیمای شی ا ست. جامعه آماری این تحقیق را مدیران و کار شناسان شرکت دادهورزی فرادیس البرز ت شکیل می دهد . کلا ۷۷۵ نفر بوده ا ست بر اساس فرمون کوکران، با توجه به جامعه آماری تعداد نمونه، ۲۶۰ نفر انتخاب شده اند دراین تحقیق در جهت آزمون فر ضیه ها و تایید یا رد آن ها از رویکرد معادلات ساختاری Smart.PLS ا ستفاده شده است. نتایج نشان داد تضاد داخلیشرکتی بر کارایی همکاری نوآورانه تاثیر دارد. همکاری عمودی تاثیر مستقیمی بر کارایی همکاری نوآورانه دارد. تضاد شناختی واسط رابطه میان همکاریعمودی و کارایی همکاری نوآورانه است. تاثیر غیرمستقیم همکاری عمودی بر کارایی همکاری نوآورانه از طریق تضاد عاطفی توسط سطح اعتماد تعدیل نمیشود. تاثیر غیرمستقیم همکاری عمودی بر کارایی همکاری نوآورانه از طریق تضاد شناختی توسط سطح اعتماد تعدیل می شود. جهت گیری بازار مداخله گررابطه میان تضاد شناختی و کارایی همکاری نوآورانه است.

کلیدواژه ها:

همکاری نوآورانه ، بازاریابی ، جهت گیری بازار ، بازاریابی B۲B