تبیین مفهوم جنایات جنگی از منظر دیوان بین المللی کیفری

اگر مقرر میشد که هر انسانی به صورت تنها یا با خانواده اش در یک جزیره غیرمسکونی ساکن شود و ارتباطی با دیگران نداشته باشد قطعا مشاجره و مناقشه ای در میان نبود اما زندگی در اجتماع عوارض و مشکلات خود را دارد که در مورد کشورها نیز این وضعیت کاملا صدق میکند به این ترتیب که هر زمان دولتها از گفت و شنود و مذاکره با یکدیگر اجتناب کردند و یا در مورد اختلافات خود به نتیجه ای نرسیدند شاهد وقوع و آغاز جنگ خواهیم بود که با هزاران نوع خسارت توام است و در این میان جنایاتی نیز علیه نظامیان و غیرنظامیان رخ میدهد که موازین حقوق بین الملل و حقوق مخاصمات مسلحانه و حقوق بین الملل بشردوستانه اجازه ارتکاب آن را نمیدهد اما در عمل این جنایات اتفاق می افتد زیرا فاصله زیادی میان تئوری و عمل وجود دارد و برای جلوگیری از تکرار ارتکاب جنایات بین المللی ، دیوان بین المللی کیفری در سال ۲۰۰۲ موجودیت وجودی و حقوقی یافت و وفق ماده ۵ اساسنامه دیوان صلاحیت رسیدگی به چهار جنایت جنگی، نسل کشی، جنایات علیه بشریت و تجاوز را داراست که در عمل آثار و نتایج زیانبار جنایات جنگی بسیار شدیدتر و بیرحمانه تر از سایر جنایات عنوان شده در این اساس نامه است. هدف از انجام این تحقیق شناخت مفهوم و مصادیق جنایات جنگی از نظر یک نهاد قضایی بین المللی و کیفری (دیوان بین المللی کیفری) است که آیا با تفاسیر مجمع عمومی و شورای امنیت و جامعه جهانی همخوانی دارد یا نه و به نظر میرسد که در آینده نزدیک با جدیت و قاطعیت دیوان بین المللی کیفری بتوان از میزان جنایات جنگی در مخاصمات مسلحانه کاست.

کلیدواژه ها:

مخاصمات مسلحانه ، جنایات جنگی ، دیوان بین المللی کیفری ، حقوق بشردوستانه ، خشونت