روح معنوی انسان

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 85

فایل این مقاله در 6 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRRH-4-4_001

تاریخ نمایه سازی: 19 شهریور 1401

چکیده مقاله:

امروزه بشر با وجود برخورداری از امکانات رفاهی و پیشرفت تکنولوژی، هنوز نتوانسته است به آرامش غایی و مطلوب خود دست پیدا کند. بسیاری از موارد در دنیای درونی و بیرونی انسان وجود دارد که در صورت مواجهه با آن بدون معنابخشی و اتصال به تعابیر معنوی، هر یک آزاردهنده هایی در جهت استهلاک روانی بلکه جسمی خواهد بود و در نهایت بهداشت روان وی متاثر از همین کوچک های به ظاهر قدرتمند (موانع شناختی - رفتاری)، بدین سو پیش می رود که نبض حیات خویش را از دست دهد. به عبارتی معنویت موجب درک معنا و هدف، احساس ارزش های اخلاقی (۱) و در نهایت هدایت رفتار (۲) می شود. اگر چه تاکنون هر آنچه در حیطه ی درمان و پیشگیری صورت پذیرفته، توانسته است رفاه و بهبودی نسبی را محقق کند، به نظر می رسد بتوان با روش های کوتاه تر و صرف زمان کمتر به حیطه ی پیشگیری و درمان دست یافت. معرفی طریق با حقیقت معنویت یکی از آن خلاصه راه های نجات بخش و سعادت آدمی است. این موضوع که سلامتی در روح جای دارد، در حقیقت موضوع اصلی ارتباط بین بهداشت، مذهب و معنویت است. برای مسلمانان، مسیحیان، هندوان و کاتولیک ها از نوجوانی تا بزرگسالی معنویت عامل اصلی سلامتی محسوب می شود (۳). بنابراین، از آنجا که بافت وجودی و روح انسان برگرفته از معنویت است، به سادگی می توان از سلول های خود بافت در جهت ترمیم همان بافت بهره جست؛ بدین معنی که احیاء، تقویت و ارتقای رفتار و گفتار و شناخت وجودی انسان از مسیر منطبق و مرتبط با فطرت (روح معنوی انسان) هم نتیجه را زودتر محقق می کند، هم نتایج متقن و محکم تری برای آدمی به بار می نشاند. در اینجا سوالی که پیش می آید تمایز سلامت روان و سلامت معنوی است و نیز وقتی سلامت روان تامین شده است چه نیازی به تامین سلامت معنوی است؟ در پاسخ به سوال اول می توان گفت وقتی انسان بتواند بر اضطراب ها و تنش ها غلبه کند، به حل مسئله بپردازد، از روابط بین فردی خویش با دیگران لذت ببرد و آنها را مدیریت کند و در مجموع از آرامش مبتنی بر واقعیت و درست اندیشی برخوردار باشد، این فرد از سلامت روان برخوردار است، یعنی حد نسبی از تعادل در وی برقرار است و می توان در معرفی الگوی متعادل از این فرد یاد کرد. اما در نگاه از منظری دیگر این مسئله نمود پیدا می کند که به واقع حل اضطراب ها، مدیریت روابط و به طور کلی سلامت و بهزیستی در این گونه افراد به چه صورت محقق شده است؟ مدیریت افسردگی و اضطراب به روش های گوناگونی به دست می آید؛ مثلا به کارگیری روش هایی از قبیل یوگا، تمرکز ذهن، ریاضت مرتاضان هندی و مهارت های رفتاری می تواند نمونه هایی از حل تعارض و دغدغه ها باشد. اما آیا به واقع همه ی این روش ها تامین کننده و مطلوب نظر و مکفی است؟ در رسیدن به سلامت روان می توان از روش های بسیاری به فراخور میزان شناخت، انگیزه و انتظار فرد استفاده کرد؛ روش هایی که چه بسا تامین کننده ی تعادل نیز باشد. اما تمامی انسان ها در مسیر زندگی، خواهان حرکتی رو به جلو یا به عبارتی تعالی معنوی هستند. تعالی معنوی به توانایی افراد برای داشتن دیدگاهی ذهنی و وسیع درباره ی زندگی و یافتن احساس عمیقی از معنا و مفهوم زندگی اشاره دارد (۴). میل به کمال گرایی و ایده آل جویی سبب می شود رضایت انسان در فرایند زمان با روش های متعالی و اصیل تر به دست آید. به بیانی دیگر در بحث سلامت روان، تحقق تعادل به اشکال مختلفی به چشم می خورد، اما در سلامت معنوی نه تنها تعادل بلکه تعالی نقش تعیین کننده یی دارد. بنابراین تمام عوامل شکل دهنده ی سلامت معنوی هم می تواند مایه ی سلامت و تعادل آدمی، هم عامل ارتقادهنده و تعالی روح وی باشد. چرا که معنویت از ویژگی های فطری و انکارناپذیر روح آدمی به حساب می آید و تامین نیازها و دستیابی به سلامت از طریق این حقیقت، ضروری است، تا اصلی ترین جنبه ی وجودی انسان دچار غفلت و رکود نشود.نتایج تحقیقات علمی نشان می دهد که در ماه مبارک رمضان آمار جرم و جنایت و رفتارهای ناهنجار کاهش؛ و از سوی دیگر رفتارهای هنجار و شایسته افزایش می یابد. محققان در بررسی های اخیر نشان داده اند که روزه داری رفتار معنویی است که بر سلامت روان تاثیر مستقیم دارد. در این جا سوالی که پیش می آید این است که به واقع چطور تحمل رنجی مثل گرسنگی آن هم در ساعاتی بسیار طولانی می تواند موجب افزایش رفتارهای هنجار شود؟ اولا روح رمضان برگرفته از معنویت و الوهیت است و روح معنوی نهفته در رمضان برای هر کسی چه آگاه، چه ناآگاه، به نسبت ارتقای وضعیت در رفتار، کردار و گفتار را به همراه می آورد و به همین دلیل است که میزان خلاف هایی که در برخی از افراد نهادینه و به گونه یی جزء سبک زندگی آنها شده است، در این ماه تنزل پیدا می کند. ثانیا هر رفتاری باید با خود معنایی به همراه داشته باشد تا در ذهن مخاطب انگیزه ی انجام و تکرار پیدا کند. معنابخشی به تمام مناسک رمضان از جمله گرسنگی و تشنگی، تاب آوری انسان را که خود از مولفه های تامین کننده ی سلامت روان است، ارتقاء می دهد. در حقیقت تحمل گرسنگی و تشنگی رفتارهایی هدفمند می شود که نه تنها آزاردهنده نیست بلکه مقدمه یی برای ورود به تعالی وجودی نیز می شود؛ بدین معنی که پس از ساعت ها رنج گرسنگی و تشنگی، عامل هایی از قبیل صبر، بخشش، انفاق و ازخودگذشتگی بسیار شفاف در سیمای وجودی و رفتاری انسان دیده می شود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مریم صف آرا

گروه روان شناسی، پژوهشکده ی زنان، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران