مقایسههوش معنوی و خودپنداره، در دانش آموزان دختر نابینا و بینای دورره متوسطه دوم شهر تهران

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 67

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRRH-3-1_005

تاریخ نمایه سازی: 2 مهر 1401

چکیده مقاله:

سابقه و اهداف: از آنجایی که هوش معنوی و خودپنداره می تواند بر رشد همه جانبه ی دانش آموزان موثر باشد؛ در این پژوهش، هوش معنوی و خودپنداره ی دانش آموزان دختر نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم شهر تهران، در سال تحصیلی ۹۴ - ۹۵ مقایسه شده است.مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه یی است. جامعه ی آماری شامل همه ی دختران نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم است که در سال تحصیلی ۹۴ - ۹۵ در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. از آنجا که، تعداد دانش آموزان نابینا ۵۰ نفر بود؛ به دلیل حجم پایین این بخش جامعه ی هدف، همه ی دانش آموزان، برای مطالعه درنظر گرفته شدند. بدین صورت که به تعداد متناظر با حجم دختران نابینای درحال بررسی؛ دانش آموزان دختر بینا نیز در پژوهش گنجانده شدند. به ۱۰۰ نفر انتخاب شده در این پژوهش (بینایان و نابینایان)، افراد نمونه اطلاق می شود. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، به صورت نمونه گیری در دسترس بوده است. برای سنجش هوش معنوی، از پرسش نامه ی هوش معنوی علی بدیع و همکاران (۱۳۸۹) (SI)؛ و برای سنجش خودپنداره، از پرسش نامه ی خودپنداره ی راجرز (۱۹۵۱) (SCQ) استفاده شده است. علاوه براین، تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی؛ و در بخش استنباطی، با آزمون تحلیل آنوا انجام شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت کرده است. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، بین هوش معنوی دانش آموزان نابینا و بینا، تفاوت معناداری وجود داشت (P<۰.۰۵). بدین صورت که هوش معنوی در دانش آموزان دختر نابینا، به صورت معناداری، بیشتر از همتایان بینای آنان بود؛ ولی این تفاوت درباره ی خودپنداره ی این دو گروه معنادار نبود.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داده که درک و نگرش دانش آموزان نابینا نسبت به توانایی هایشان در سطح بالایی قرار دارد و هم طراز با همتایان بینایشان است.

نویسندگان

سایه سمنانیان

گروه مشاوره، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

آناهیتا خدابخشی کولایی

گروه روان شناسی و علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه خاتم، تهران، ایران