طراحی مدل ارتباطی نیازهای بنیادین انسان باوجدان

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 133

فایل این مقاله در 35 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRPE-4-21_020

تاریخ نمایه سازی: 15 مهر 1401

چکیده مقاله:

دو مفهوم نیاز و وجدان دارای پیشینه ای طولانی در حوزه های مختلف دینی و علمی است. ادیان، فلاسفه و روان شناسان نظریات متنوعی را در خصوص این مفاهیم بیان کرده اند. هدف مطالعه حاضر مروری بر نظریات مطرح شده در این دو حوزه و طراحی مدل ارتباطی نیازهای بنیادین انسان باوجدان است. مطالعه حاضر از نوع کیفی است که با مرور و تحلیل مطالب مطرح شده در این حوزه به طراحی مدلی در ارتباط با پویایی های موجود میان نیازهای بنیادین انسان با وجدان پرداخته است. در مجموع، مرور پیشینه پژوهشی در خصوص نیازهای بنیادین انسان و وجدان نشان می دهد که متفکران روان شناسی از دیرباز با بکارگیری اصطلاحات مختلف از قبیل غریزه، سائق و نیاز، به بیان انگیزش هایی در پس رفتارهای انسانی پرداخته اند. هر یک از این متفکران به ابعاد مختلف نیازها و انگیزه های انسانی توجه کرده اند، برخی نیازها را ذاتی دانسته و برخی آنها را حاصل اکتساب از جامعه و فرهنگ می دانند. برخی بر غرایز و سائق های جسمانی تاکید کرده و برخی نیازهای روان شناختی را در بهزیستی روانی و سلامت روان انسان ها موثر دانسته اند. علاوه بر این، مفهوم وجدان به عنوان ساختاری ارزیاب که به نظارت بر اعمال و رفتارها می پردازد نیز در کتب دینی، نظریات فلاسفه و روان شناسان جایگاهی ویژه داشته است. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ از این رو، با نتیجه گیری از پیشینه مباحث در خصوص نیازهای بنیادین انسان و وجدان، می توان نتیجه گرفت که رفتارهای انسانی با هدف ارضا نیازهای بنیادین صورت می گیرند و میزان تطابق آنها با نیازهای انسان در قسمت کارگاه شخصیت پردازش شده و برچسب گذاری می شود اما سپس در قسمت پالایشگاه شخصیت، ارز ش های اخلاقی به ارزیابی این رفتارها بر مبنای اصول و معیارهای اخلاقی می پردازند و در صورت مشاهده مغایرت، با برانگیختن احساس همدلی و هیجانات خودآگاه از قبیل احساس گناه به جبران رفتار اشتباه می پردازد. اما چناچه فرد به واسطه نقصان های زیستی-ژنتیکی یا محیط نامساعد تربیتی در تجربه همدلی و احساس گناه با مشکل روبرو باشد، عملکرد اصلاحی رخ نمی دهد.

نویسندگان

فرشید حاجی نژاد کلخوران

نویسنده مسئول: کارشناس علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، ایران

حسین اسدی کلخوران

کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی، ایران