بررسی تاثیر جهت گیری مشتری بر عملکرد شرکت از نقطه نظر تعاملات میانه روی پیوسته و رهبری اخلاقی و شدت رقابت

اگرچه اهمیت جهت گیری مشتری تشخیص داده شده است اما رابطه آن با عملکرد شرکت بسیار شفاف نیست. عدم وجود شفافیت تا حدودی به دلیل تاثیر جهت گیری مشتری بر عملکرد شرکت می باشد و بستگی به فاکتورهای خاص داخلی و خارجی دارد. بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی و با استفاده از یک چشم انداز بین المللی، این تحقیق به بررسی تاثیرات میانه رو مجزا و پیوسته رهبری اخلاقی و شدت رقابت می پردازد. محقق با استفاده از فرمول کوکران ۳۴۶ نفر را به عنوان نمونه انتخاب و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس بوده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه استاندارد فنگ و همکاران (۲۰۱۸) بود. روایی پرسش نامه به صورت محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تائید قرارگرفت به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل عاملی و حداقل مربعات جزئی و نرم افزارهای SPSS، SMARTPLS بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبری انسانی و رهبری میانه رو به شرکت ها کمک می کنند تا برداشت بهتری از جهت گیری مشتری جهت افزایش عملکرد خود داشته باشند. عدم وجود رهبری میانه رو می تواند برای آن دسته از شرکت هایی مضر باشد که در بازار رقابت صدمه دیده باشند درحالی که تاثیر میانه روی تحت تاثیر شدت رقابت قرار نمی گیرد. به علاوه، رهبری منصفانه تاثیر مثبتی بر شرکت های فعال در محیط های رقابتی تر دارند که به تشخیص مزایای جهت گیری مشتری کمک می کنند.

کلیدواژه ها:

جهت گیری مشتری ، رهبری اخلاقی ، شدت رقابت ، عملکرد شرکت