بررسی چگونگی پیوند ملی گرایی و تاریخ نگاری در دوره پهلوی اول

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 175

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JOU-5-11_041

تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1401

چکیده مقاله:

در دوره سلطنت رضاشاه، ملیگرایی به عنوان یک ایدئولوژی از غرب وارد شده و برآمده از تحولات سیاسی و فکری عهد قاجار و به خصوص دوران مشروعیت، همراه با اندیشه های وطن پرستانه و تجددخواهانه به صورت اصلی ترین ایدئولوژی مشروعیت بخش برای قدرت و سپس سلطنت رضاشاه درآمد و به صور مختلف بر سراسر فضای سیاسی و فرهنگی حکومت پهلوی اول حاکم شد و به عنوان عاملی در جهت مشروعیت بخشی به حکومت پدیدار گشت. رضاشاه بیش از هر چیز بر اندیشه های ملی گرایانه و وطن پرستانه تاکید و خواهان احیاء دوران مجد و عظمت قدرت ایران بود. بدین لحاظ ملی گرایی رضاشاهی ترکیبی از اندیشه های ملی گرایانه و وطن پرستانه و تجددخواهانه و ملی گرایی احیاگر و سپس باستان گراست و درواقع ملی گرایی احیاگر که خواهان احیاء دوران قدرت و عظمت ایران باستانی است، یکی از اصلی ترین مبانی ملی گرایی مشروعیت بخش حکومت رضاشاه به شمار می رود.آنچه مسلم است، تاریخ و تاریخ نگاری بی تردید یکی از مهم ترین بسترهای حضور و نمود ملی گرایی فرهنگی است و ازاین رو در دوران ورود و حاکمیت ملی گرایی بر فضای سیاسی و فرهنگی ایران از اواخر دوره قاجار و سراسر دوره پهلوی اول، همچون بسیاری از مسائل فرهنگی ایران به طور گسترده تحت تاثیر این ایدئولوژی قرار گرفت. تاریخ نگاری ملی گرایانه از اواخر دوره قاجار در عرصه فرهنگ، اجتماع و سیاست جامعه ایرانی پدیدار گشته و طی چندین دهه به عنوان یکی از چالش های مهم فکری و فرهنگی جامعه ایرانی، ذهن بسیاری از روشن فکران، نویسندگان، روزنامه نگاران و سیاست مداران را به خود مشغول کرده است.

نویسندگان

شهرزاد رومز

دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی،واحد نجف آباد،دانشگاه آزاد اسلامی،نجف آباد،ایران

علیرضا ابطحی

استادیار گروه تاریخ،واحد نجف آباد،دانشگاه آزاد اسلامی،نجف آباد،ایران

ناصر جدیدی

دانشیار گروه تاریخ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران