بررسی مرگ از دیدگاه یالوم در «جزیره سرگردانی» و «ساریان سرگردان» سیمین دانشور

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 138

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LCONF07_097

تاریخ نمایه سازی: 26 آبان 1401

چکیده مقاله:

ترس از مرگ دلایل گوناگونی دارد؛ زیرا مرگ امری مجهول است که هیچ کس نه آن را شناخته و نه تجربه کرده است. مر گتنها چیزی است که انسا نها را با هم برابر و یکسان می کند و برای هیچ کسی استثنا قائل نمی شود. انسان ها از مرگ می ترسند؛ زیرا به جهانآخرت اعتقاد دارند و در آنجا باید نتیجه اعمالشان را ببینند. چون انسان ها زندگی جاوید را با دنیای زودگذر معامله کرده اند و در آنجا توشهای ندارند، ناگزیر از مرگ می ترسند. انسان از مرگ می ترسد؛ زیرا تنها می میرد. اگر در اینجا افراد زیادی اطراف او را گرفته بودند، هنگاممرگ تنهاست و باید به تنهایی رخت از این جهان بربندد. در این میان سست بودن ایمان، کم بودن زاد و توشه، درازی راه و ناتوانی انساناز رویارویی با خداوند خود، بر این ترس و نگرانی می افزاید. اما از دیدگاه عطار راهی برای غلبه بر این ترس وجود دارد و آن، توجه به ایننکته است که زندگی این جهان به منظور آمادگی برای آن جهان است و معنا و ارزش آن در همین است. نگرش عطار به مرگ با انسان هایعادی متفاوت است؛ مرگ برای محب حق بیشتر جان فشانی عاشقانه است؛ پلی است که معشوق را به عاشق می رساند. در این پژوهش رمانجزیره سرگردان و ساربان سرگردان از این دیدگاه بررسی شده است.

نویسندگان

جنوب نعیمه سادات میرشجاعی

دانشجوی کارشناسی ارشد ،زبان و ادبیات فارسی پیام نور تهران