مطالعه ی تطبیقی جایگاه حاکمیت و مردم در مدیریت بحران در نظریه های اجتماعی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 250

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICACU02_1085

تاریخ نمایه سازی: 13 اسفند 1401

چکیده مقاله:

شهرها همواره در معرض خطر و بحرانهای مختلف هستند. این بحرانها می توانند ناشی از بلایای طبیعی نظیر زلزله ، سیل ، آتشفشان، خشک سالی و... یا تهدیدهای انسانساخت مانند جنگ ، تروریسم ، خطاهای مهندسی و... باشند. بنابراین برنامه ریزی برای ایجاد آمادگی و مدیریت شرایط برای گذر از بحران از اهمیت بالایی برخوردار است . اینکه جایگاه حاکمیت و مردم در مدیریت بحران چگونه باید تعریف شود، معطوف به نظریه ای اجتماعی حاکم بر جامعه است . در این مطالعه سه نظریه ی اجتماعی کلان مورد مطالعه قرار خواهند گرفت و مدیریت بحران در هریک از آنها مقایسه می شود. نظریه ی اول با نام استیلا از نوع عمودی است و رابطه تسلط و تسلیم است . مزایای آن این است که قدرت واحد امکانات خود را جهت گذر از بحران بکار می گیرد ولی معایب آن این است که نیروهای آن جهت مدیریت شرایط محدود است . نظریه ی دوم که به جامعه ی بازار معروف است مبتنی بر رابطه مبادله و معامله است . در این نظریه افراد دارای رابطه افقی هستند و نسبت به هم برتری ندارند و رابطه ی داد و ستد حاکم است ، ممکن است مزایایی نظیر فراهم کردن موارد مورد نیاز جهت گذر از شرایط بحرانی از طریق بازار را داشته باشد؛ اما معایب آن بیشتر است و فشار بیشتری بر بحرانزدگان وارد می شود. نظریه ی سوم نظریه ی اخوت است که برمبنای رابطه ی محبت و رحمت است و نوع رابطه هم افقی و هم عمودی است و مبنای آن محبت و از خودگذشتگی است . از مزایای جوامع اخوت این است که به صورت خودجوش امکانات خود را بسیج کرده و جهت امدادرسانی و گذر از شرایط بحرانی به مناطق ارسال می شوند و حتی در بعضی موارد خود افراد راهی نواحی بحرانی می شوند. این موضوع جهت مدیریت بحران آن مناطق بسیار کمک کننده است اما معایب و آسیب های خود را نیز دارد، معایبی نظیر حضور افراد غیرمتخصص در محل که خود، کار امدادرسانی را سخت تر می کند یا فرستادن تجهیزات و کمک ها بدون شناخت لازم به مناطق آسیب دیده که موجب می شد منابع موجود به درستی استفاده نشوند.

نویسندگان

هادی غلامی

دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری، دانشگاه علم و صنعت ایران

محمدصالح شکوهی بیدهندی

دکترای شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ا یران