هرمنوتیک: از نظریه تا نقد ادبی؟
محل انتشار: مجله نقد و نظریه ادبی، دوره: 5، شماره: 2
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 157
فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_NAQD-5-2_002
تاریخ نمایه سازی: 14 اسفند 1401
چکیده مقاله:
تردیدی نیست که رویکردهای مختلف هرمنوتیکی به مثابه یک نظریه مقبولیت عام یافته اند. اما آیا هرمنوتیک می تواند گامی فراسوی نظریه بگذارد و در عرصه نقد ادبی هم به کار آید؟ شلایرماخر، موسس هرمنوتیک مولف محور، در عالم نظر بر آن است که در مقام تحقق، هرمنوتیک مقدم بر نقد است و نقد پس از هرمنوتیک می آید. التزام شلایرماخر به روش تاویل دستوری و تاویل فنی در عمل، میان هرمنوتیک مولف محور و نقد پیوند برقرار می کند. هرش نیز، با تفکیک میان دو نوع نقد، معتقد است پیوند وثیقی میان هرمنوتیک مولف محور و نقد درونی وجود دارد. علاوه بر آن، معیارهای چهارگانه هرش برای اثبات محتمل بودن یک تفسیر، به ارزش گذاری تفسیر معتبر از نامعتبر منجر می شود. اما از نظر صاحب نظران، هرمنوتیک فلسفی درآمدوشدی میان نظریه و نقد قرار دارد. ما برآنیم با توجه به دو معیاری که گادامر برای درستی تفسیر برمی شمرد، یعنی پیش داشت کمال یافتگی و فاصله زمانی، هرمنوتیک فلسفی تا مقام نقد بر کشیده می شود. در این میان، هرمنوتیسین های ادبی با تاکید بر روش در خوانش متن، وارد قلمرو نقد می شوند
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فرزاد بالو
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :