بررسی اثربخشی روش تدریس معکوس در درس علوم تجربی پایه ششم بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر پایه ششم کره ای

بررسی اثربخشی روش تدریس معکوس در درس علوم تجربی پایه ششم بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر پایه ششم شهرکرهای انجام شد. پژوهشحاضر با هدف پژوهش حاضر از نوع پژوهش کاربردی با روش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم کرهای در تشکیل میدادند. از سه کلاس دخترانه در شهر کرهای دو کلاس به عنوان گروه آزمایش(۳۲ نفر) و گروه کنترل(۳۲ نفر) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه خودکارآمدی جینک و مورگان((۱۹۹۹ بود. در ابتدا پرسشنامه خودکارآمدی توسط دانش آموزان گروه گواه و آموزش تکمیل شد. سپس ۶ جلسه یک ساعته با روش تدریس معکوس درس علوم تجربی پایه ششم برای دانش آموزان تدریس شد. در مقابل گروه کنترل به همان شیوه سنتی آموزش دیدند. پس از پایان آموزش به اجرای پس آزمون(توزیع دوباره پرسشنامه ها) در هر دو گروه پرداخته شد. در این تحقیق به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده میشود در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار و جداول آماری و جهت آزمون فرضیه ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش به روش معکوس تاثیر معنیداری بر خودکارآمدی دانش آموزان در درس علوم تجربی دارد و موجب افزایش خودکارآمدی دانش آموزان می-شود.

کلیدواژه ها:

تدریس معکوس ، خودکارآمدی ، دانش آموزان.