ارزیابی و بررسی نقش هندسه در ساختار شکل گیری تخت سلیمان به عنوان مکمل اندیشه های معماری معاصر ایران با رویکرد آینده پژوهی

در این پژوهش با بهره گیری از پایه فکری آینده پژوهی، جهت تبیین برنامه ریزی با رهیافت نوین آینده نگاری در این حوزه به بحثو بررسی شناسایی عوامل کلیدی موثر، میزان و چگونگی تاثیر گذاری و تبیین وضعیت های محتمل پرداخته است. مشکلات کنونیمعماری و شهرسازی بنای تخت سلیمان، ناشی از عدم شناخت دقیق آینده معماری مربوط به آن است. بنای تخت سلیمان یکی ازباقیمانده تاریخی باستانی می باشد که در منطقه کوهستانی سرشار از جاذبه های طبیعی در جنوب آذربایجان غربی در شهر تکابواقع شده است. نقش هندسه به عنوان هسته تشکیل دهنده معماری، نیازمند توجه ویژه ای است و بررسی آن در طول سده هایمختلف میتواند دید جامعی از معماری تاریخ بشر به دست دهد. طبیعت و تمام اجزای آن بر پایه هندسه و تناسبات معماری استواراست و بشر در تمام ادوار تاریخ در پی کشف این تناسبات بوده است. هندسه به عنوان یکی از بنیان های هنر و معماری، در تمامیآثار فاخر و ارزشمند ایرانی همچون، مساجد، مدارس، حمام ها، باغ ها و غیره به زیبایی در کالبد و معنا ایجادشده است. در تحقیقحاضر به بررسی معماری تخت سلیمان قرار گرفته است. در این بررسی تاکید اصلی بر بحث هندسه در آثار یاد شده می باشد. برایاین کار مطالعات میدانی انجام گرفته که در آن تمامی خطوط، نقاط و سطح های هندسی انتخاب شده و پس از پیمایش مورد تجزیهو تحلیل قرار گرفته اند، تا تشابهات، تفاوت ها، علل و عوامل موثر بر خطوط هندسی این آثار درک شود. در کنار تحلیل های میدانیاز متخصصین نیز سوالاتی پرسیده شده است، که تلفیق این روش ها می تواند ما را به نتیجه برساند. نتایج تحقیق می تواند نقشهندسه را در معماری تبیین و بازآفرینی کند و الهام بخش معماران برای انتقال آن به آثار آتی باشد.

کلیدواژه ها:

هندسه ، آینده پژوهی ، معماری ، تخت سلیمان ، تکاب