تحلیل و ارزیابی موانع موثر بر پیاده سازی زنجیره بلوکی در مدیریت زنجیره تامین پایدارهلدینگ توسعه صنایع بهشهر: چارچوب یکپارچه IFAHP-DEMATEL

در سالهای اخیر فناوری زنجیرهبلوکی بسیار موردتوجه قرار گرفته و از قابلیت عظیمی برای ایجاد تحول و بهبود در مدیریت زنجیره تامین برخوردار است . بااین حال، پیاده سازی آن در راهبردهای مدیریت زنجیره تامین پایدار (SSCM ) همچنان پیچیده است و چالش های آن به خوبی بررسی نشده اند، به خصوص در حوزه شرکت توسعه صنایع بهشهر. بدین منظور، عمده ترین هدف ما از کار پیش رو، بررسی موانعی است که از منظر بخش های صنعتی و خدماتی شرکت فوق، به کارگیری فناوری زنجیره بلوکی در SSCM را با دشواری روبه رو می کنند. این موانع موثر بر پیاده سازی موفق زنجیره بلوکی ، باتوجه به مطالعات جامع پیشین و نقطه نظرات متخصصین ، در سه دسته به نامهای ابعاد فناوری و سامانه ای ، ابعاد محیطی و ابعاد درونسازمانی (به اختصار (TEO طبقه بندی می شوند . در این زمینه یک چارچوب تصمیم گیری فازی گروهی از ترکیب دو روش تصمیم گیری آزمایشی و ارزیابی آزمایشگاهی (DEMATEL) و همچنین فرآیند سلسه مراتب تحلیلی فازی شهودی (IFAHP) ساماندهی شدهاست . روش IFAHP به تشخیص اهمیت یا اولویت موانع موثر بر به کارگیری زنجیره بلوکی کمک می کند، درحالی که روش DEMATEL رابطه دوسویه علت -معلولی میان این موانع ایجاد و آنها را باتوجه به میزان اهمیت و ارتباطها طبقه بندی می نماید. نتایج نشان می دهند که »سیاست و پشتیبانی دولت « و »چالش های تجمیع اقدامات پایدار و فناوری زنجیره بلوکی ازطریق «SCM ازجمله موانع مهم به کارگیری زنجیره بلوکی در SSCM در هلدینگ توسعه صنایع بهشهر است . راهکار پیشنهادی قادر است با پشتیبانی از سوی تصمیم گیران صنایع به راهبردهای کوتاه و بلندمدت منعطف برای مدیریت کارای یک زنجیره تامین پایدار دست یابد.

کلیدواژه ها:

زنجیره بلوکی ، زنجیره تامین پایدار ، تحلیل های تصمیم گیری چندمعیاره ، IFAHP ، . DEMATEL