کاربرد مدل سطل زباله در حل مسائل و تصمیم گیری سازمان

به طور کلی تصور می شود که مدل انتخاب سازمانی سطل زباله کوهن، مارچ و اولسن، سازمان هایی را توصیف می کند که با فرایندهای تصمیم گیریبسیار توزیع شده مشخص می شوند امروز سازمانها با ویژگی های همچون آشفتگی، تردید، عدم قطعت، نامعلومی یا ابهام، عدم ثبات، غیرقابلپیش بینیبودن و پیچدگی روبرو هستند که اثرات آن در تمامی زمینه ها و فعالیتهای سازمان از جمله در فرایند تصمیم گیری و حل مسالهمی توان مشاهده نموده، بر این اساس مایکل کهن، جیمز مارچ و یوهان الیسن الگوی خلاقانه برای تصمیم گیری در سازمان های مبهم ارایهنموده اند که به عنوان سطل زباله شناخته میشود. از ویژگیهای این الگوی خلاقانه این است که فرایند تصمیم گیری به عنوان یک سلسله مراحلپیایی نیست که با مساله یا مشکلی شروع میشود و با یک راه حل به پایان برسد. در واقع، امکان دارد فرایند شناسایی مساله و ارایه راه حل هیچرابطه ی با هم نداشته باشند. امکان دارد در حالی یک راه حل ارایه شود که هیچ مساله خاصی وجود ندارد. از سوی دیگر، چه بسا مساله ای وجودداشته باشد و هیچگاه راه حلی ارایه نشود. به بیان دیگر مسایل، راه حل ها، مشارکت کنندگان، فرصت های انتخاب راه حل ها شبیه انتخاب تصادفیمواد زاید درون سطل زباله است که به هم ترکیب شده باشند، در کل هدف مقاله ویژگی این الگوی و نحوه استفاده از آن در حل خلاقانه مسایلسازمانی است.

کلیدواژه ها:

سطل زباله ، حل مسائل ، چالش ها ، تصمیم گیری