ارزیابی تاثیر هوش معنوی و هوش فرهنگی بر افزایش کیفیت زندگی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱

هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر هوش معنوی و هوش فرهنگی بر افزایش کیفیت زندگی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی۱۴۰۰ - ۱۴۰۱ میباشد. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان متوسطه مشغولبه تحصیل در آموزش و پرورش ناحیه یک و ناحیه دو شهر اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ می باشد که تعداد آنها برابر ۲۲۰۰ نفر می باشد. بااستفاده از جدول مورگان تعداد نمونه آماری برابر ۳۲۷ نفر بدست آمد. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای می باشد. برای گردآوری اطلاعاتپرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، پرسشنامه هوش معنوی فرهوش و همکاران (۱۳۹۸) و پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ و همکاران(۲۰۰۴) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین هوش معنوی دانش آموزان و کیفیت زندگی آنها رابطه مثبت معنی داری وجود دارد ورابطه بین دو متغیر برابر ۵۲ / ۰ است، بین هوش فرهنگی دانش آموزان و کیفیت زندگی آنها رابطه مثبت معنی داری وجود دارد و رابطه بین دو متغیر برابر۴۱ / ۰ است و در نهایت نتایج نشان داد که هوش معنوی ۴۳ / ۰ و هوش فرهنگی ۲۶ / ۰ از تغییرات کیفیت زندگی دانش آموزان را پیش بینی می کنند.بنابراین میتوان نتیجه گرفت که با افزایش هوش معنوی و هوش فرهنگی دانش آموزان، کیفیت زندگی آنها نیز افزایش می یابد.

کلیدواژه ها:

کیفیت زندگی ، هوش معنوی ، هوش فرهنگی ، دانش آموزان