تحلیلی بر ارتباط بین بی ثباتی شخصیتی با آزاردیدگی در دوره های کودکی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 132

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

HUCONF03_285

تاریخ نمایه سازی: 10 خرداد 1402

چکیده مقاله:

یکی از چالش های موجود در اختلال شخصیت مرزی بی ثباتی هیجانی است که افراد را درگیر کرده و باعث می شود تا فرآیند درمان با مشکل روبه رو شود. اختلال شخصیت مرزی (Borderline personality disorder) اغلب با اوج و فرودهای احساسی ، رفتار تکانشی و حساسیت همراه است . بسیاری از افراد مبتلا به BPD بی ثباتی عاطفی شدیدی را تجربه می کنند یا نوسانات شدیدی بین احساس بزرگ و احساس افسردگی یا ناراحتی دارند. زندگی با اختلال شخصیت هیجانی بی ثبات (EUPD) عوارض زیادی را به همراه دارد. اگر درمان نشود، به نظر می رسد که کنترل افکار، احساسات و توانایی مدیریت مسئولیت های خود را از دست داده اید. بالا و پایین های عاطفی می تواند دشوار باشد و ممکن است اغلب احساس انزوا کنید و برقراری ارتباط با مردم برایتان دشوار باشد. آیا تجارب و آزاردیدگی دوران کودکی تاثیری در ویژگی های رفتاری و شخصیتی یک شخص بزرگسال و بالغ دارد یا نه ؟ در این مقاله به بررسی این موضوع بپردازیم . ظرفیت های رفتاری ، شناختی و ذهنی که خداوند متعال در دستگاه عصبیه یک نوزاد انسان به امانت گذاشته است پس از این که به دنیا آمد برای به فعلیت درآوردن همین ظرفیت ها مستلزم محیط آموزشی مناسب می باشد. بنابراین می توان گفت شخصیت و رفتار دوران بزرگسالی متاثر از تجربه های دوران کودکی می باشد حتی اگر هیچ اطلاعی از این ارتباط نداشته باشیم . Alfred Adler معتقد بود غرایز و آرزوهای ما در زمان کودکی ایجاد می شود و سپس تمام دوران بزرگسالی از آن تاثیر می گیرد انسان ها سعی می کنند به همه آرزوهایی که در دوران کودکی آنها را ایجاد کردند برسند. همه افراد با وجود تمامی ویژگی های خود که دارند در ادامه تجربیات کودکی خود به سر می برند که در گذشته آن ها را سپری کردند اکثر آنها با تجربه اتفاقات منفی در دوران کودکی شان هنوز تاثیر آن اتفاقات را در زندگی خود می بینند و متاسفانه بسیاری از همین تجربیات منفی تا بزرگسالی ادامه داشته و فرد را دچار درگیری های فراوانی می کند چراکه تجربیات دوران کودکی بر روابط اجتماعی فرد ، روابط عاشقانه و همچنین آموزش و پرورش تاثیر گذار می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و تنظیم هیجانی در رابطه بین آزار هیجانی دوران کودکی و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی انجام شده است . طرح پژوهشی حاضر از نوع توصیفی همبستگی است . به این منظور، ۳۱۲ نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های ضربه های کودکی ، شخصیت مرزی ، مشکلات در تنظیم هیجانی گراتز و سبک های دلبستگی بزرگسالان پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری از نوع تحلیل مسیر و نرم افزارهای ۷ .۸ و ۲۳AMOS- انجام شد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش نشان داد این مدل، شاخص های برازش مناسبی دارد.

کلیدواژه ها:

اختلال شخصیت مرزی ، تنظیم هیجانی ، آزار هیجانی ، مدل یابی معادلات ساختاری .

نویسندگان

شبنم قاسمی

کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه ازاد اسلامی، واحد تبریز، ایران،