رابطه بین مشارکت ورزشی با کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی سالمندان شهر خرم آباد

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 75

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICPCEE16_046

تاریخ نمایه سازی: 17 تیر 1402

چکیده مقاله:

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مشارکت ورزشی با کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی سالمندان شهر خرم آباد بود. روش پژوهش حاضر ازنظر نوع، توصیفی- همبستگی، از لحاظ راهبرد، فرآیندی، از حیث هدف کاربردی و ازنظر روش جمع آوری داده ها، میدانی بود. جامعه آماری پژوهش، سالمندان دارای فعالیت ورزشی در شهرستان خرم آباد بودند. نمونه آماری براساس جدول مورگان و کرجسی (برای جامعه بیش از ۱۰ هزار نفر)، تعداد ۳۸۴ نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات تحقیق از پرسشنامه مشارکت ورزشی گیل و همکاران ( (۲۰۰۹، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BRE) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی پاتنام (۲۰۰۷) استفاده گردید. برای اطمینان از روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها، ابزار اولیه بین ۵ تن از اساتید متخصص در حوزه مشارکت ورزشی و روانشناسی ورزشی توزیع و با جمعبندی نظرات آنان روایی ابزار تحقیق تایید گردید. پایایی پرسشنامه های تحقیق از طریق آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مشارکت ورزشی ۰/۸۱، پرسشنامه کیفیت زندگی ۰/۸۸ و برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی ۰/۹۱ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (کلموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه) استفاه شد. نتایج نشان داد بین مشارکت ورزشی با کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی سالمندان شهر خرم آباد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مشارکت ورزشی، بخش از واریانس متغیرهای کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی را تبیین مینماید. بر همین اساس میباید برای افزایش کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی سالمندان به بحث مشارکت ورزشی و فعالیت بدنی توجه ویژه ای نمود.

نویسندگان

سیده ستاره موسوی

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی بوکان، ایران

بختیار مسلمی

استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه علوم تربیتی و روانشناسی شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران

غلامرضا چلبیانلو

دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه علوم تربیتی و روانشناسی شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران

کامین فولادوند

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی بوکان، ایران