رابطه مولفه های تعهد سازمانی با عوامل مدل پستل از دیدگاه مشمولین قانون خدمت پزشکان و پیراپزشکان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (رویکردی استراتژیک)

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 65

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HSR-10-1_003

تاریخ نمایه سازی: 28 مرداد 1402

چکیده مقاله:

مقدمه: مفهوم تعهد سازمانی توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است، چراکه تعهد کارکنان یک نیروی قوی و موثر در موفقیت سازمان ها محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مولفه های تعهد سازمانی با عوامل منتخب مدل پستل از دیدگاه مشمولین قانون خدمت پزشکان و پیراپزشکان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفته است. روش ها: این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و در سال ۱۳۹۱انجام گرفته است. جامعه پژوهش کلیه پرسنل مشمول قانون خدمت پزشکان و پیراپزشکان شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با تعداد ۱۶۱۲ نفر بوده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته عوامل منتخب مدل پستل از نظر صاحبنظران منابع انسانی دانشگاه وپرسشنامه بومی شده تعهد سازمانی  Allenو Meyer (۱۹۹۷) جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، پراکندگی و تمایل مرکزی استفاده شد و از سوی دیگر جهت تحلیل داده ها از روش های همبستگی Pearson وتحلیل واریانس با استفاده از نسخه ۱۶ نرم افزارSPSS  استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب همبستگی بین تعهد عاطفی با عوامل اقتصادی، اجتماعی و قانونی، ضریب همبستگی بین تعهد عقلایی با عامل قانونی و همچنین ضریب همبستگی بین تعهد هنجاری با عوامل اقتصادی و اجتماعی در سطح ۰۵/≥p معنی دار است. نتیجه گیری: تلاش در جهت ارتقای توانمندسازی کارکنان یک استراتژی ارزشمند برای بهبود تعهد سازمانی ایشان است و لازم است که مدیران ارشد سازمانی با مهیا کردن شرایط مناسب در جهت ارتقای هر چه بیشتر تعهد سازمانی پرسنل خود گام بردارند. واژه های کلیدی: تعهد عاطفی، تعهد هنجاری، تعهد مستمر، مدل PESTEL

نویسندگان

سنجر سلاجقه

Assistant Professor, the membership of faculty in management group of Islamic Azad University of Kerman, Kerman, Iran

علی صفدریان

PhD Student, Public Management(Human Recourse),Islamic Azad University Of Kerman, Health Management and Economics Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran (Corresponding author) Email: ali.saf_۲۶۵۷@yahoo.com

بهناز خیری

MSc, Industrial & Organizational Psychology, Isfahan University, Isfahan, Iran