ساختارگرایی علمی و چالش نیومن

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 67

فایل این مقاله در 37 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IHCSP-13-1_005

تاریخ نمایه سازی: 5 شهریور 1402

چکیده مقاله:

فلاسفه علم، اعم از رئالیست و آنتی رئالیست، از اوایل قرن بیستم، عمدتا با انگیزه غلبه بر برخی مسائل در فرایند فهم علم (بالاخص برخی مسائل جدی که از واقعیاتی چون تغییر متوالی و عمیق نظریه های علمی ناشی می شدند)، گرایش ویژه ای به مفهوم "ساختار" نشان داده اند. در این راستا، تاکنون انواع مختلف "ساختارگرایی" حول این باور شکل گرفته اند که علم صرفا قادر است از ساختار جهان (و نه از ابعاد هستی شناختی اشیاء آن) پرده بر دارد. با این حال، همه ساختارگرایی ها با نقد بسیار مهم و جدی به نام "نقد نیومن" مواجه شده اند که طبق آن اگر قرار باشد ساختار حداکثر چیزی باشد که ما از جهان می دانیم، در آن صورت کل چیزی که عملا از جهان خواهیم دانست جز کاردینالیتی، یعنی تعداد اشیاء مربوط، نخواهد بود.نظر به جایگاه ویژه ساختارگرایی در فلسفه علم و همچنین عمق و جدیت نقد نیومن، ما در این مقاله قصد داریم ضمن معرفی ساختارگرایی علمی رئالیستی و نیز آنتی رئالیستی، پاسخ آنها به این نقد را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. نتایج این بررسی حکایت از ناتوانی یا لااقل مسئله داری جدی هر دوی این ساختارگرایی ها در تدارک پاسخی رضایت بخش به چالش نیومن دارد: ناتوانی و مسئله داری که عمدتا ریشه در همان ماهیت و مبانی ساختارگرایانه این مکاتب دارد.

نویسندگان

جواد اکبری تختمشلو

عضو هیات علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف

سید مهدی حسینی نسب

دانشجوی دکتری فلسفه علم و فناوری، گروه فلسفه علم، دانشگاه صنعتی شریف