تاثیر تجربه برند بر وفاداری به برند با توجه به نقش میانجی علاقه و اعتماد به برند و تحلیل گری شناخت برند (مطالعه موردی: مصرف کنندگان پروفیل های درب و پنجره برند ویستابست)

هدف از این پژوهش تاثیر تجربه برند بر وفاداری به برند با توجه به نقش میانجی علاقه و اعتماد به برند و تحلیل گری شناخت برند (مطالعه موردی : مصرف کنندگان پروفیل های درب و پنجره برند ویستابست) می باشد. درگذشته به دلیل اینکه میزان تقاضا بیشتر از میزان تولید کالا و خدمات بود، تولید کنندگان یا عرضه کنندگان محصولات و خدمات بر این باور بودند که هر محصول یا خدمتی را که تولید یا عرضه کنند، مشتریان آن را خواهند خرید؛ اما در دنیای امروز، با رقابتی شدن بازار و افزایش دسترسی مشتریان به عرضه کنندگان مختلف، این مشتریان هستند که تصمیم می گیرند چه کالا یا خدماتی با چه کیفیتی باید به آنان عرضه شود لذا این پژوهش مدل فرایند مفصل نحوه و میزان گسترش وفاداری به نام تجاری در بین مشتریان نسبت به مقالات قبلی نشان می دهد. جامعه آماری در این تحقیق را کلیه مصرف کنندگان پروفیل های درب و پنجره برند ویستابست تشکیل می دهند. و اطلاعات لازم از ۱۵۵ پرسشنامه که توسط مشتریان تکمیل شده جمع آوری شده است و با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری فرضیه ها مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج این پژوهش نشان می دهد که ابعاد تجربه برند (تجربه حسی ، تجربه فکری و تجربه رفتاری) با توجه به نقش واسطه ای علاقه و اعتماد و نقش تحلیل گری شناخت برند بر وفاداری به برند تاثیر معناداری دارد . همچنین در تاثیر پذیری وفاداری به برند از تجربه برند ، شناخت نقش تحلیل گر را داشته، همچنین در تاثیر پذیری وفاداری به برند از تجربه برند ، علاقه به برند نقش میانجی را دارد و نیز در تاثیر پذیری وفاداری به برند از تجربه برند ، اعتماد به برند نقش میانجی را دارد.

کلیدواژه ها:

تجربه برند ، وفاداری به برند ، علاقه به برند ، اعتماد به برند ، تحلیل گری شناخت برند