ویلیام اکام و مبناگرایی
محل انتشار: فصلنامه فلسفه دین، دوره: 6، شماره: 1
سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 53
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JPHT-6-1_005
تاریخ نمایه سازی: 12 شهریور 1402
چکیده مقاله:
نظریه موسوم به «مبناگرایی سنتی» که اول بار ارسطو مطرح کرده بود، در قرون وسطی نیز مورد توجه قرار گرفت. توماس آکوئیناس نظریه مبناگرایی ارسطویی را با اندکی تغییر همچنان حفظ کرد. اما ویلیام اکام با تلقی خاص خود از سازوکار حصول معرفت، مبناگرایی ای را ارائه داد که بر واقع گرایی مستقیم مبتنی بود و با تاکید بر یقینی بودن تجربه و رد نظریه صورت، طریقی را پیمود که برخی از ایرادهای وارد بر مبناگرایی ارسطویی بر آن وارد نباشند. در این نوشتار، نخست به مبناگرایی ارسطو و آکوئیناس اشاره می کنیم و سپس به بررسی مبناگرایی اکام می پردازیم. سرانجام نیز روشن خواهیم ساخت که مبناگرایی مورد نظر ویلیام اکام با نظریه آشنایی مستقیم سازگار است. امروزه بسیاری از مدافعان شاخص مبناگرایی سنتی، نجات این نظریه را در گرو تمسک بر نظریه آشنایی مستقیم می دانند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عبدالله نصری
استاد گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و زبان های خارجی، دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
جلال پی کانی
دانشجوی دکتری،دانشکده ادبیات و زبان های خارجی، دانشگاه علامه طباطبایی(ره)