بررسی رابطه بین تفکر استراتژیک و موفقیت استقرار مدل EFQM در شرکتهای مستقر در حوزه انرژی

هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین تفکر استراتژیک و موفقیت استقرار مدل EFQM در سازمان هایی که این مدل در آنها پیاده سازی شده می باشد. این پژوهش از نظر هدف ، کاربردی بوده و از نظر روش اجرا ، توصیفی از شاخه همبستگی می باشد .تفکر استراتژیک بر اساس مدل جین لیدکا(۱۹۹۸) در پنج بعد نگرش سیستمی ، تمرکز بر هدف ، فرصت جویی هوشمندانه ، زمان اندیشی و فرضیه سازی مورد بررسی قرار گرفته است. این ابعاد در ۲۴ سازمان مورد بررسی قرار گرفت که ۱۱  سازمان دارای  EFQM و ۱۳ سازمان فاقد این مدل بودند.از پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است .داده ها با نرم افزار SPSS ۱۸ مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که بین ۴ بعد تفکر سیستمی ، تمرکز برهدف ، فرصت جویی هوشمندانه و فرضیه مداری  و موفقیت استقرار مدل EFQMرابطه معناداری وجود دارد .هم چنین نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباط معنادار میان فرضیه زمان اندیشی و موفقیت استقرار مدل EFQM در شرکت های مستقر در حوزه انرژی رد شد .

کلیدواژه ها:

تفکر استراتژیک ، مدل EFQM ، تفکرسیستمی ، فرصت جویی هوشمندانه ، تمرکز بر هدف ، زمان اندیشی ، فرضیه سازی