قشربندی اجتماعی از دیدگاه جامعه شناسان

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 432

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HISS-4-51_048

تاریخ نمایه سازی: 22 مهر 1402

چکیده مقاله:

یکی از مفاهیم اساسی که لازم است در توصیف ساختار اجتماعی هر جامعه ای بررسی و تحلیل شود، نظام قشر بندی اجتماعی آن جامعه است. جامعه شناسان برای توصیف نابرابری‎هایی که در جوامع بشری میان افراد و گروه ها وجود دارد، از قشربندی اجتماعی سخن می گویند. ما غالبا وقتی به قشربندی فکر می کنیم؛ چیزهایی مثل دارایی ها یا مالکیت را در نظر داریم اما قشربندی می تواند بر پایه ویژگی های دیگری مثل جنسیت، سن، اعتقاد دینی یا درجه نظامی نیز شکل بگیرد، قشربندی اجتماعی در همه جوامع انسانی وجود دارند. حتی در ساده ترین فرهنگ ها که اختلاف در ثروت و دارایی عملا موجود نیست، نابرابری میان افراد، زن و مرد، پیر و جوان وجود دارد. قشربندی را می توان به عنوان نابرابری های ساختارمند میان گروه بندی های مختلف مردم تعریف کرد. به طور کلی نابرابری اجتماعی را می توان به تفاوت های میان افراد و جایگاه آن ها در جامعه، نحوه زندگی آن ها، حقوق و فرصت ها، پاداش ها و امتیازاتی که از آن برخوردارند را نام برد. به نظر می رسد دلیل اصلی اینکه نظریه پردازان اجتماعی، تلاشی بسیار برای بررسی مسئله نابرابری اجتماعی کرده اند، علاقه آن ها به پاسخ به یک سوال بنیادی بوده است، آیا نابرابری در میان مردم یکی از ابعاد طبیعی جامعه است، به طوری که می توان آن را تقلیل داد ولی هیچ گاه نمی توان آن را از بین برد، یا برعکس نابرابری ترتیب اجتماعی غیرطبیعی و تحمیل شده ای است که می توان آن را با تغییرات اجتماعی از بین برد. هدف از نگارش این مقاله بررسی دیدگاه جامعه شناسان مطرح (روسو، مارکس، وبر، دورکیم، پارتو، گرهاردلنسکی، والرشتاین، ایوانز) عرصه نابرابری اجتماعی می پردازیم و به بررسی عقاید آن ها در این زمینه پرداخته شده است که شالوده کلی مبحث نابرابری اجتماعی را تشکیل می دهد.

نویسندگان

مهسا موسوی اصل

کارشناسی ارشد جامعه شناسی

نگار حیدری

دکترای جامعه شناسی (بررسی مسائل اجتماعی ایران)