بررسی رابطه بین ارتباط عاطفی معلم و شاگرد با نگرش نسبت به رابطه با جنس مخالف با میانجیگری کارکرد خانواده از دیدگاه مددکاری اجتماعی

یکی از مهم ترین دوره های زندگی انسان دوره نوجوانی است که همه انسانها با این دوره مواجه شده اند و مسائل و مشکلات آن را احساس کرده اند. بحرانی ترین پدیده های این دوره بحث بلوغ و شکل گیری هویت نوجوانی است که امروزه به یکی از دغدغه های مهم والدین ومسئولان تعلیم وتربیت تبدیل شده است.این مقاله با هدف بررسی رابطه بین ارتباط عاطفی معلم و شاگرد با نگرش نسبت به رابطه با جنس مخالف با میانجیگری کارکرد خانواده از دیدگاه مددکاری اجتماعی انجام شد.روش:جمع آوری داده های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای در مرحله اول از طریق نمونه گیری در دسترس ۱۰ دبیرستان انتخاب شدند، بعد از اعلام رضایت آنها برای پر کردن پرسش نامه ها و همکاری با پژوهشگر پرسش نامه ها به آنها داده شد و آنها اقدام به پر کردن نمودند سپس پرسش نامه ها جمع آوری شده، این کار به همین صورت در بقیه دبیرستان ها انجام شد . سپس داده های حاصل از پژوهش با نرم افزار SPSS۲۳ و AMOS و از طریق روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج: بین کارکرد خانواده با نگرش نسبت به رابطه با جنس مخالف رابطه معناداری وجود دارد و با ارتقاء عملکرد خانواده می توان نگرش نسبت به رابطه با جنس مخالف را تغییر داد.

کلیدواژه ها:

رابطه عاطفی ، نگرش به رابطه با جنس مخالف ، کارکرد خانواده ، مددکاری اجتماعی