تحلیل فرصت‎ها و تهدید‎های ژئوپولیتیکی قوم بلوچ ازدیدگاه نظریه‎ی شکاف‎های سیاسی اجتماعی

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 36

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JHGR-44-3_005

تاریخ نمایه سازی: 10 آبان 1402

چکیده مقاله:

ظهور کشورهای جدید در خارج از اروپا که به‎دنبال استعمارزدایی و ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی دوم به‎وجود آمد، موجب اضمحلال تحلیل‎ها و برداشت‎هایی شد که علوم اجتماعی را برپایه‎ی سنت اروپایی و تفکرات کلاسیک پوزیتویستی پی ریخته بود و در بیهودگی نظریه‎های کلان و تعمیم آن به مسائل کل جهان موثر افتاد. بحث قومیت در ایران نیز جدا از این امر نبوده است. ایران کشوری چندقومی است که بیشتر جمعیت آن را قوم فارس تشکیل می دهد. فارس ها به‎طور عمده در بخش مرکزی کشور استقرار یافته و گروه های دیگر قومی در نوار مرزی کشور مستقر هستند. گروه های قومی مستقر در نوار مرزی، دارای دنباله‎ی قومی در آن سوی مرزهای کشور هستند. این وضعیت، شرایط ویژه ای را در روابط قومی با حکومت مرکزی شکل داده است. بخش بزرگی از مسائل ژئوپلیتیکی و چالش های ملی، منطقه ای و بین المللی ایران، ناشی از این شرایط است. مقاله‎ی پیش رو با روش هرمونتیکی و رویکردی پست مدرن به مساله‎ی قومیت می پردازد و در تلاش است به ضعف نظریه‎های کلان در مسائل قومیت بپردازد که مربوط به دوره‎ی مدرنیته و روش پوزیتیویستی است و نشان دهد که در گفتمان پست‎مدرن، تحولات هر منطقه را باید در ارتباط با زمان و جغرافیای آن مکان مورد کنکاش قرار داد. نتایج پژوهش نشان می‎دهد، جامعه‎ی ایران با وجود داشتن ساختار چند قومی، دچار واگرایی قومی نشده است. به نظر می رسد که مهم‎ترین دلیل این امر، وجود شکاف های سیاسی اجتماعی متقاطع است که در اثر آن، آثار واگرایی به‎شدت کاهش داشته است.

کلیدواژه ها:

بلوچ ، شکاف های سیاسی اجتماعی متراکم ، شکاف های سیاسی اجتماعی متقاطع. ، قومیت

نویسندگان

برزین ضرغامی

دکترای جغرافیای سیاسی، دانشکده‎ی جغرافیا، دانشگاه تهران

سلمان انصاری زاده

دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی، دانشکده‎ی جغرافیا، دانشگاه تهران