رابطه سهامداران نهادی و بیش اعتمادی مدیران

بیش اعتمادی مدیران یکی از بحث های مهم در تئوری های مالی رفتاری است که اصل و اساس آن موضوعات روان شناختی می باشد با این اعتقاد که افراد در کل زیاد از حد اعتماد به نفس دارند در ادامه تحقیقات، این پیشینه روان شناختی مالی رفتاری را گسترش داده اند و مدیران رابه عنوان یک گروه خاص نسبت به مردم عادی می دانند که می توانند بیش از دیگران بیش اعتماد باشند (لندیر و تسمار ۱ ۲۰۰۳). اگردر مقابل مدیران محدودیت ایجاد نشود، ممکن است عملکردو بیش اعتمادی مدیریت به دارایی هاو سود واحد تجاری نیزتسری یابد. معمولا مدیران سعی دارند که تصویرواحد تجاری را مطلوب جلوه دهند. محققان معتقدند مدیران بیش اعتماد در رفتار امور مالی شرکت به طور کامل معقول و منطقی نیستند. مدیران غیرمنطقی به وسیله سوءگیری رفتاری یک چالش بزرگ در ادبیات حاکمیت شرکتی ایجاد میکنند. نقش مدیران بیش اعتماد توجیه حاکمیت این قبیل سوءگیری های رفتاری و محدود کردن تاثیر استراتژی های شرکتی است (مالمندیر و تیت ۲ ۲۰۰۵). حاکمیت شرکتی دارای سازوکارهایی میباشد که می توانند با نظارت بر شرکتها از قدرت مدیران در تصمیم گیری هایی با سوءگیری های رفتاری مانندبیش اعتمادی بکاهد.از موثرترین این سازوکارها حضور سهامداران نهادی و همچنین تمرکز مالکیت نهادی است که دارای توان بالقوه ای در کنترل و نظارت بر مدیران بیش اعتماد می باشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه سهامداران نهادی با بیش اعتمادی مدیران در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای اندازه گیری بیش اعتمادی از شاخص مبتنی بر سرمایه گذاری استفاده شده است. نمونه آماری تحقیق شامل ۱۴۴ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ می باشد. با روش آماری رگرسیون لجستیک و با استفاده از داده های تلفیقی به بررسی فرضیه های تحقیق در نرم افزار Eviews ۸ پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در دوره زمانی مورد بررسی حضور سهامداران نهادی و وجود تمرکز مالکیت نهادی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران باعث کاهش بیش اعتمادی مدیران شده است.

کلیدواژه ها:

بیش اعتمادی مدیران ، سطح مالکیت نهادی ، تمرکز مالکیت نهادی