تاملی بر کارکردهای سبک فکری در دانش آموزان و نظریه مرتبط با آن

مهمترین مساله ای که باید به آن آگاه و هوشیار بود، وجود سبک های تفکر متفاوت در افراد است. بی توجهی به سبک های تفکر در موقعیت های مختلف منجر به این می شود مهمترین و با ارزش ترین استعدادها و سرمایه های بالقوه حذف یا نادیده گرفته می شود. با توجه به اهمیت کارکردهای سبک فکری و تاثیر آن در بهبود و ارتقای روند آموزش، پزوهشگران حوزه علوم تربیتی و روان شناختی، با اهتمام ویژه ای به آن می پردازند. محققان نبود و یا کمبود تحقیقات مربوط به سبک های تفکر را که بیانگر فواید آنها باشد، از مشکلات اساسی سبک های تفکر می دانند و پژوهش های مربوط به سبک های تفکر را اساسا پژوهش های مربوط به تفکر و شخصیت و علم روانشناسی قلمداد می کنند. سبک فکری مترادف با توانایی نیست؛ بلکه شیوه ترجیحی تفکر یا به بیان دیگر، نحوه استفاده از توانایی های بالقوه است. استرنبرگ، بر این باور است که ما یک سبک خاص نداریم؛ بلکه دارای نیمرخی از سبک ها هستیم. افراد ممکن است از توانایی های مشابه، اما سبک های تفکر متفاوتی برخوردار باشند. سبک های تفکر در افراد از اهمیتی ویژه برخوردار است؛ ولی متاسفانه به دلیل ناشناخته ماندن و نا آگاهی از مفهوم سبک های تفکر، این سبک ها بسیار کمتر از آنچه استحقاقش بوده، مورد توجه قرار گرفته است و بیشتر به عملکرد افراد اهمیت داده شده است. با توجه به اینکه سبک های تفکر یا شیوه های ترجیحی فکر کردن، در افراد متفاوت است، طبیعتا عملکردها و توانایی های هر فرد نیز با توجه به سبک های ترجیحی خود متفاوت خواهد بود. بنابراین، شناختن مفهوم سبک های تفکر افراد و درک ارتباط بین آن سبک ها با توانایی ها از اهمیتی ویژه برخوردار خواهد بود.

کلیدواژه ها:

کارکرد ، تفکر ، سبک فکری ، دانش آموزان.