کارکرد اخلاقی هنر در ارتقاءسلامت روانی ناشی از بحران معنا در جامعه

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 16

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICACU03_2375

تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1403

چکیده مقاله:

ما در عصری به سر می بریم که با انفجار حوزههای دانش و هجرت خدایان روبه رو است . در این عصر دیگر مردم معنای زندگی خود را در نوعی نظم کیهانی یا خدایی که در همه جا حاضر است نمی یابند. در چنین جهانی ، نقطه شروع و پایان هر چیز در فرد خلاصه می شود و معیار همه ی ارزشها (اخلاقیات) را در فرد باید جستجو کرد. از این رو فرد مسئول تمام انتخابهای خود می باشد و این الزام هنجاری و تعهدآور در یک بازهی زمانی نسبتا کوتاه چنان بر دوش فرد سنگینی می کند که منجر به ناخوشی روانی شده و او را به نیست انگاری سوق می دهد. بنابراین چالش نیست انگاری بزرگترین چالش عصر ماست . با توجه به اهمیت موضوع، فلاسفه و متفکرین بسیاری در حوزههای مختلف به آن عطف نظر نمودهاند. از این رو در این پژوهش سعی شده است تا از خلال بررسی آرای متفکران در ادوار مختلف ، به روش توصیفی و تحلیلی ، ضمن بررسی نسبت میان بحران معنا با رواندرمانی ، به مهم ترین مسئله ی بشر امروز با توجه به نقش هنر در معنابخشی به زندگی پاسخ داده شود. رویکردی که در آن هنر به مثابه یک امر اخلاقی با آگاهی بخشی به مخاطب و ایجاد حس تعهد و التزام نقش انکارناپذیری در رشد اخلاقی جامعه و به تبعیت از آن ارتقاء کیفیت زندگی ایفا می کند.

نویسندگان

زینب عرب

دکتری فلسفه ی هنر