تاثیر آموزش معکوس بر میزان انگیزش تحصیلی و یادگیری درس مطالعات اجتماعی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی

این پژوهش با هدف تاثیر آموزش معکوس بر میزان انگیزش تحصیلی و یادگیری درس مطالعات اجتماعی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی ناحیه یک شهر یزد انجام شد . پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه تجربی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی ناحیه دویک شهر یزد در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بود. از این جامعه ، ۳۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل : پرسشنامه میزان انگیزش تحصیلی هارتر( (۱۸۹۱، پرسشنامه ارزیابی کیفیت یادگیری دانش آموزان رحمانی آخکند (۱۸۹۸) و بسته آموزشی معکوس برگرفته از نرم افزار مدرسه دیاموز بود، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری با رعایت پیش فرض های لازم در برنامه SPSS انجام شد. با توجه به نتایج می توان مطرح نمود که آموزش ی معکوس تاثیر معنی داری بر افزایش انگیزش تحصیلی و یادگیری تحصیلی دانش آموزان در درس علوم دارد و بکار گیری آموزش معکوس در حل مسائل درس علوم در شرکت کنندگان گروه آزمایش دارد و موجب بهبود یادگیری و افزایش انگیزش تحصیلی در درس علوم می گردد. بنابراین ، پیشنهاد می گردد با توجه به نتیجه حاصل از مطالعه حاضر در بالا بردن انگیزش تحصیلی و یادگیری دروس بخصوص مطالعات اجتماعی ،معلمین و کادر آموزشی ضمن آگاهی یافتن از کارکرد آموزش معکوس ، با استفاده از آن شیوه نوینی را در بالا بردن سطح انگیزش تحصیلی و یادگیری در دانش آموزان فراهم آورند.

کلیدواژه ها:

آموزش معکوس ، انگیزش تحصیلی ، یادگیری ، مطالعات اجتماعی