بررسی اثربخشی زوج درمانی رفتاری- تلفیقی بر کاهش دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 18

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PBSCO03_081

تاریخ نمایه سازی: 18 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

زمینه و هدف : در عصر حاضر شاهد افزایش روز افزون اختلافات میان زوجین و به دنبال آن نارضایی های زناشویی،تعارضات زناشویی و بدترین پیامد آن طلاق در جامعه هستیم. در این زمان استفاده از درمان های جدید و آثربخش می تواندموجب کاهش آسیب های اجتماعی به شکل چشمگیری شود. زوج درمانی رفتاری تلفیقی (IBCT) به بررسی پریشانی هایرابطه زوجین با پرورش پذیرش و تغییر رفتار هر یک از طرفین می پردازد. دلزدگی زناشویی (فرسودگی زناشویی) وضعیتدردناک فرسودگی جسمی. عاطفی و روانی است که کسانی را که انتظار دارند عشق رویایی و ازدواج به زند گیشان معنا ببخشدرا متاثر می سازد. دلزدگی هنگامی بروز می کند که آنها متوجه می شوند که علی رغم تمام تلاشهایشان، رابطه شان بهزندگی معنا نداده و نخواهد داد. دلزدگی زناشویی (افسردگی زناشویی ) به علت مجموعه ای از توقعات غیر واقعی از همسر وازدواج توام با استرس ها، واقعیت ها وفراز و نشیب های زندگی بروز می کند.تعارض نوعی رابطه زناشویی است که در آنرفتارهای خشونت آمیزی مانند توهین، سرزنش، انتقاد و حمله فیزیکی وجود دارد و زوجین نسبت به یکدیگر احساسخصومت، کینه، خشم و نفرت می کنند و هر یک معتقد است که همسر فرد نامطلوب و ناسازگار است و باعث رنجش و عذاباو می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی آثربخشی زوج درمانی رفتاری-تلفیقی بر کاهش دلزدگی زناشویی و تعارضاتزناشویی زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره شهر کرمان بود.روش پژوهش : روش پژوهش این طرح از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گروه آزمایش، گروهگواه و پیگیری سه ماهه بود. جهت جمع آموری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی (CBM) و پرسشنامه تعارضاتزناشویی (MCQ) استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل ۶۰ زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهر شهر کرمان در سهماه آغازین سال ۱۴۰۲ بود. که از بین آن ها تعداد ۳۰ زوج که در مقیاس های دلزد گی زناشویی (CBM) و تعارضاتزناشویی (MCQ) نمره های بالایی کسب کردند انتخاب و سپس ۱۶ زوج با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بهشکل تصادفی در دو گروه آزمایش ( ۸ زوج ) و گروه گواه ( ۸ زوج ) جایگزین شدند. زوجین گروه آزمایش تحت یک درمانمداخله ای به شیوه رفتاری-تلفیقی به مدت ۱۲ جلسه ۲ ساعت قرار گرفتند . زوجین هفته ای یک جلسه درمان را دریافتکردند اما گروه گواه هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با استفاده از نرمافزار ۲۴ SPSS اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در دلزدگی زناشویی به میزا ن (P=۰/۰۵) و کاهش میزان تعارضات زناشویی به میزان (P=۰/۰۴) در مرحله پس آزمون و پس از سه ماه پیگیری را نشان داد. با توجه به این که دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی، رابطه زناشویی زوجین را به شکل گسترده دچار تنش و ناکارآمدی می سازد و از آن جایی که مداخله رفتاری- تلفیقی با اصلاح رفتار و افزایش تعامل بین زوجین باعث افزایش رضایت و کاهش تعارضات زناشویی در آن ها می شود. از این رو توصیه می گردد که درمانگران از این روش مداخله ای به عنوان روش درمانی موثر برای کاهش دلزدگی زناشویی و در جهت کاهش تعارضات زناشویی استفاده نمایند. نتیجه گیری: از نتایج این پژوهش در جهت کاهش تعارضات زناشویی که در یک دهه اخیر منجر به نرخ بالای طلاق در جامعه شده است می توان استفاده نمود و نتایج پژوهش از اثربخشی زوج درمانی رفتاری- تلفیقی در حوزه درمان زناشویی حکایت دارد.

کلیدواژه ها:

زوج درمانی رفتاری- تلفیقی ، دلزدگی زناشویی ، تعارضات زناشویی

نویسندگان

محمدحسین رودباری

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، کیش، هرمزگان، ایران