رابطه سواد دیجیتال و سلامت روانی-اجتماعی با کارکردهای اجرایی مغز

چگونگی استفاده از فناوری به عنوان بخشی از ضرورت‎های دنیای امروز مطرح است. با ظهور همه گیری کووید-۱۹ و با توجه به افزایش استفاده از ابزارهای دیجیتالی اتکا به فناوری در همه عرصه‎ها افزایش یافته است. بااین حال، پذیرش گسترده رسانه های دیجیتال مجموعه جدیدی از چالش ها، به ویژه در رابطه با سلامت روان دانش‎آموزان را به همراه دارد. این مقاله با هدف بررسی چگونگی نقش کارکردهای اجرایی مغز (از قبیل مانند حافظه کاری، بازداری پاسخ، کنترل هیجانی، شروع کار، توجه مستمر، برنامهریزی/اولویت‎بندی، سازمان دهی، مدیریت زمان، انعطاف‎پذیری، فراشناخت، پشتکار و تحمل استرس) در رابطه بین سواد دیجیتال و سلامت روانی-اجتماعی نوجوانان انجام شده است. روش پژوهش اسنادی و تحلیل ثانویه بود که متکی بر تحلیل و تلفیق اطلاعات به دست آمده از پژوهش های قبلی است. یافتههای این بررسی نشان داد که کارکردهای اجرایی مغز که در هماهنگ کردن بقیه بخش های مغز اهمیت دارند، بر پایه برخوردهای اجتماعی رونق می‎گیرند. یافته ها همچنین بر نیاز به استراتژی های آموزشی که عادات دیجیتالی سالم را با هدف تقویت کارکردهای اجرایی و سلامت روان نوجوانان را در برمی گیرد تاکید می کند.

کلیدواژه ها:

سواد دیجیتال ، کارکردهای اجرایی مغز ، سلامت روانی-اجتماعی ، نوجوانان