الگوی عملکردی بازشناسی هیجان های اساسی با استفاده از آزمون رایانه ای کن تب (CANTAB) در جمعیت ایرانی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 24

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JCPKH-8-4_003

تاریخ نمایه سازی: 18 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

بازشناسی هیجان از مهمترین مولفه های شناخت اجتماعی است. ضعف در بازشناسی هیجان می تواند ماندگاری انسان در محیط را با خطر مواجه نماید. بازشناسی هیجان در فرهنگ ها و ملیت های مختلف الگوی متفاوتی دارد و برخی از هیجان ها بهتر از هیجان های دیگر بازشناسی می شوند. در یکسری از اختلالات روان شناختی و آسیب های عصب شناختی نیز تفاوت یا ضعف در بازشناسی الگوی هیجانی وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی بازشناسی هیجان در ایرانیان با استفاده از آزمون عصب – روان شناختی معتبر رایانه ای بوده است. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا از داوطلبان ۲۴ الی ۴۰ ساله آزمون هوش رایانه ای ماتریس های پیش رونده ریون-۲ گرفته شد، سپس برای ۸۸ نفر که در آزمون ریون-۲ نمره نرمال را کسب نموده بودند، خرده آزمون بازشناسی هیجان، از مجموعه آزمون های شناختی کمبریج (کن تب) اجرا شد. میانگین پاسخ صحیح آزمودنی ها به هر یک از ۶ هیجان به صورت درصد بررسی شد. داده های جمع آوری شده پراکندگی نرمال داشتند و شرط کرویت نیز برای داده ها برقرار بود. بیشترین میزان پاسخ صحیح ۷۵.۸۳ درصد در بازشناسی هیجان شادی بود، غم ۷۰ درصد، تعجب ۶۸.۴۸ درصد، انزجار ۴۷.۸۴ درصد، عصبانیت ۴۲.۵۴ درصد و سرانجام هیجان ترس ۳۸.۲۶ درصد پاسخ صحیح ثبت شد. ایرانیان شادی را بهتر از سایر هیجان ها تشخیص می دهند و ترس ضعیف ترین هیجانی است که می توانند تشخیص دهند. نتایج این آزمون در بررسی شاخص های شناختی افراد جامعه ایران در زمینه شناسایی بهتر توانایی ها و ضعف های شناختی مردم موثر است. به عبارتی نتایج این تحقیق یافته های موثری در بررسی شناخت اجتماعی مردم ایران می تواند داشته باشد.

نویسندگان

سروش لهراسبی

Shahidbeheshti university

علیرضا مرادی

Kharazmi university

میثم صادقی

Institute for Cognitive Science Studies

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • Biehl, M., et al. (۱۹۹۷). "Matsumoto and Ekman's Japanese and ...
  • Burke, H. R. (۱۹۸۵). "Raven's Progressive Matrices (۱۹۳۸): More on ...
  • Cohen, J. (۲۰۰۱). "Social and emotional education: Core concepts and ...
  • Damasio, A. R., et al. (۱۹۹۰). "Face agnosia and the ...
  • Daros, A. R., et al. (۲۰۱۴). "Facial emotion recognition in ...
  • Dassanayake, T. L. and D. I. Ariyasinghe (۲۰۱۹). "Sex-, age-, ...
  • Ebner N. C., Johnson M. K. (۲۰۰۹). "Young and older ...
  • Elfenbein, H. and N. Ambady (۲۰۰۲). On the universality and ...
  • Farran, E. K., et al. (۲۰۱۱). "Visual search for basic ...
  • Getz, G. E., et al. (۲۰۰۳). "Facial affect recognition deficits ...
  • Gray, J., et al. (۲۰۰۶). "Bipolar patients show mood‐congruent biases ...
  • Izard, C. E. (۲۰۰۹). "Emotion theory and research: Highlights, unanswered ...
  • Jack, R. E., et al. (۲۰۱۲). "Facial expressions of emotion ...
  • Kirouac, G. and F. Y. Doré (۱۹۸۳). "Accuracy and latency ...
  • Lembke, A. and T. A. Ketter (۲۰۰۲). "Impaired recognition of ...
  • Matsumoto, D. and P. Ekman (۱۹۸۹). "American-Japanese cultural differences in ...
  • Matsumoto, D., et al. (۲۰۰۰). "A new test to measure ...
  • Ochsner, K. N. (۲۰۰۸). "The social-emotional processing stream: five core ...
  • Raven, J. (۲۰۰۰). "The Raven's progressive matrices: change and stability ...
  • Robbins, T. W., et al. (۱۹۹۴). "Cambridge Neuropsychological Test Automated ...
  • Russo, M., et al. (۲۰۱۵). "The association between childhood trauma ...
  • Sanderson, C. A. (۲۰۱۰). Social Psychology. United States of America., ...
  • Soto, J. A., & Levenson, R. W. (۲۰۰۹). "Emotion recognition ...
  • Vederman, A. C., et al. (۲۰۱۲). "Modality-specific alterations in the ...
  • Vieillard, S., et al. (۲۰۰۸). "Happy, sad, scary and peaceful ...
  • Wager, T. D., et al. (۲۰۰۳). "Valence, gender, and lateralization ...
  • Mansourian, H., Nesari, A., Moradi, A., & Mohamadi, B. (۲۰۱۸). ...
  • نمایش کامل مراجع