تحلیل قهرمانان زن در چند داستان سندبادنامه و مرزبان نامه براساس نظریه فرهنگ جنسیت

زن در طول تاریخ ایران و جهان همواره محل مطالعات متعددی واقع شده و یکی از جدیدترین مطالعات حوزه زنان مطالعات جنسیتیاست؛ در این سبک از مطالعات» چهره زن به عنوان یک مولفه فرهنگی موردبررسی قرار می گیرد و صرفا به مطالعات فمینیستی اکتفانمی شود؛ پژوهش حاضر نیز ذیل مطالعات جنسیتی و با استفاده از نظریه «فرهنگ جنسیت» «وودوارد» به بررسی نگرش های فرهنگی،درون داده های فرهنگی و برون داده های فرهنگی قهرمانان زن در دو اثر مرزبان نامه و سندبادنامه پرداخته و یافته های آن که با استفاده ازرویکرد توصیفی و تحلیلی به دست آمده شامل: ۱. زن در سندبادنامه عمدتا چهره منفوری دارد و آنچه بر فضای داستان سندبادنامه حاکماست فضای زن ستیزی است و مکر، بی وفایی، خدعه و خیانت جزء ویژگی های اصلی و ذاتی زن برشمرده می شود. ۲. زن در مرزبان نامهدارای چهره ای دوگانه است؛ از یکسو زن را به عنوان جنسی شجاع و صاحب تدبیر به نمایش می گذارد و از طرف دیگر سیمای زن را بهدلیل توصیف وی به عنوان موجودی پلید. سیاه می کند.

کلیدواژه ها:

قهرمان زن ، سندبادنامه ، مرزبان نامه ، نظریه فرهنگ جنسیت